دراین وبلاگ باعلل افت تحصیلی ریاضی دوره ابتدایی وپیشگیری ازآن آشنا می شوید

 

اهميت تفكر :

اگر بتوانيم تفكر را ارتقا داده ، تأكيد روي حفظ كردن را حذف كنيم و ارتباط را
به طور اساسي و واقعي افزايش دهيم توان تعليم و تربيت چگونه خواهد بود ؟

تفكري كه به حل مشكلهاي اجتماعي منتهي مي شود از تفكري كه به حل مشكلهاي فني منتهي مي شود بسيار دشوارتر است . ولي متأسفانه كمتر آموزش داده شده است . دانش آموزاني كه مسؤوليت اجتماعي را در مدرسه آموخته اند ياد مي گيرند چگونه در يك موقعيت واقعي براي حل مشكلها به راههاي كمك به يكديگر بينديشند . ما بايد در نظام آموزش كه به اندازه كافي در نظر آنها مهم باشد تعداد بيشتري از دانش آموزان را از نظر عاطفي با يكديگر مرتبط سازيم بنابراين تلاش خواهند كرد تا فكر كردن و حل مشكلها را ياد بگيرند و  بدين ترتيب در اجتماع فرد مسئولي بار بيايند . هيچ كس نمي تواند مسئوليت اجتماعي ،  فكر كردن ، يا حل مشكل را در حالي كه شكست خورده است ياد بگيرد . مدارس بايد براي تمام دانش آموزان خود شانس مناسبي براي موفقيت فراهم آورند .

اعتبار كاذب نظام آموزش و پرورش ، يعني پاسخهاي واقعي و عيني ارزش ندارند مگر اينكه به سطح تفكر و عقايد ارتقاء پيدا كنند . ما بايد به بچه ها ياد بدهيم كه از سؤال كردن نترسند . در نظامي كه معلومات را ثبت مي كنند خرده گرفتن به معلمي كه تدريس خود را بر اساس اصول حتمي

 استوار ساخته كار دشواري است . آموزش و پرورش كه حول معلومات عيني و پاسخ آنها مركزيت يافته معمولا" درگيري فكري بين شاگردان و معلمان را خاتمه
مي دهد . روشن است كه در اين مبارزه معلمان موضع قويتري دارند . چون پاسخ پرسشهايي را كه پرسيده اند مي دانند . و شاگرد نمي تواند به نحو مؤثري با معلم درگير شود .

 

مرحله بعدي پيشگيري از شكست :

 

حذف نمره :

اگر به دانش آموزان ياد مي دهيم كه فكر كنند آيا بايد به آنها نمره بدهيم ، اگر بتوانيم مطمئن شويم كه هر دانش آموز نهايت سعي خود را به كار مي برد تا تفكر و حل مشكلات را بياموزد ديگر نمره ها ارزش ندارند .

آنها كه بر سر نمره بحث مي كنند متذكر چيزي مي شوند كه به ندرت اتفاق مي افتد مبني بر اينكه دانش آموزان بدون وجود نمره انگيزه كمي براي يادگيري دارند .

ارتباط ، تفكر و مشاركت فعال در نظام آموزش و پرورش خيلي بيشتر از نمره ها باعث ايجاد انگيزه مي شود . وقتي مدرسه مطالب مرتبط اندكي را ارائه كرده و چيز كمي بيش از حفظ كردن را مي طلبد نمره براي آن عده موجب انگيزه مي شود كه نمره هاي (( الف )) و  (( ب )) مي گيرند براي آنها كه (( ب )) يا بهتر از آن نمي گيرند نمره علامتي براي رها كردن و دست از كار كشيدن است . آنها كه (( ج )) يا كمتر مي گيرند خود را شكست خورده دانسته ديگر به كار كردن ادامه نمي دهند . و جزئي از گروه بزرگي مي شوند كه خيلي كم  يا د مي گيرند .

 

دانش آموزي كه اعتقاد پيدا كرده يك شكست خورده است ، معمولا" كار در مدرسه را رد  مي كند از آنجا كه شكست هرگز مولد و ايجاد انگيزه نخواهد بود . وقتي ما آنرا از ميان برداريم ديگر امكان صدمه ديدن شاگردي كه به خاطر روش نمره دهي شكست خورده ، وجود ندارد . هر چند ممكن است او به محض حذف برچسب شكست فورا" شروع به يادگيري  نكند . ولي لااقل راه تغيير روحيه را براي او باز و هموار گذاشتيم تا در آينده بتواند كار كردن و ياد گرفتن را شروع كند .

كودكي كه يكبار برچسب شكست را دريافت كرده و با چشم يك شكست خورده به خود نگريسته به ندرت در مدرسه موفق خواهد شد . اگر به جاي اينكه سريعا" به يك بچه برچسب شكست بزنيم صبورانه با وي كار كنيم . او مي تواند شروع به يادگيري كند و در عوض يك يا دو سال به موفقيت نايل شود . اگر ما دست از شكست برداريم و از اين قيد  رها شويم همه چيز به دست مي آوريم در حالي كه هيچ چيز از دست نداده ايم .

 

مشكلات و اختلالات رياضي :

 

تعداد زيادي از دانش آموزان مقاطع ابتدايي در يادگيري درس رياضي دچار مشكل هستند و يا اينكه به  اندازه دانش آموزان همسال خود كوشش مي كنند ولي پيشرفت مورد انتظار را ندارند .

معمولا" آموزگاران براي پيشرفت بيشتر آنان اينگونه فعاليت ها را انجام مي دهند .

1- پند و اندرز به دانش آموزان براي فعاليت درسي بيشتر

2- متوجه كردن آنها به اهميت درس رياضي

3- آگاه كردن آنها از اينكه خوشبختي آنها در آينده در گرو پيشرفت تحصيلي است .

4- سرزنش و مؤاخذه

5- مقايسه دانش آموز با ديگران به منظور تحريك او

6- انتساب وي به مواردي مانند : تنبلي ، بي استعدادي ، بي مسئوليتي و .............

7- تماس كتبي ، تلفني با والدين و يا دعوت از والياء آنان كه در مدرسه حاضر شوند و گفتگو نمايند .

8- درخواست از والدين براي كمك درسي بيشتر به دانش آموزان

9- توسل به توجيهاتي مثل ارثي بودن

10- تكرار اين مطلب كه دانش آموز از پايه ضعيف است .

11- بازداشتن بچه از بازي و تفريح و وادار كردن بيشتر به درس خواندن

12- تنبيه بدني و غير بدني

13- محروم كردن از چيزهاي مورد علاقه اش

14- استخدام معلم خصوصي

15- چند بار تكرار كردن درس توسط معلم

16- مشورت با اقوام و همسايه ها

17- تشويق ولي

18- دادن وعده جايزه

19- ارائه يك برنامه فشرده براي فعاليت در منزل

 

+ نوشته شده در  دوشنبه هفتم خرداد ۱۳۸۶ساعت 17:36  توسط محمد حسين مسلمان | 

اهداف برنامه ريزي :

 

رياضيات بايد به آماده سازي دانش آموزان هم براي مطالعه درسهاي ديگر و هم در اين كه از عهده خواستها و مسايل رياضي اي كه احتمالا" بيرون مدرسه مواجه مي شوند بر آيند كمك كند . بنابر اين انگيزش دانش آموزان براي آموختن رياضيات وابسته به دو جنبه است :

الف - سودمندي               ب - لذت

 

آموزش رياضيات همچون وسيله اي براي حائز شدن شرايط (( ورود )) كسب صلاحيت هاي لازم . و راه پيدا كردن به بازار شغلي تلقي مي شود .

سودمندي بايد با هدفهاي مستقيم رياضي گره بخورد : شاگردان بايد متقاعد شوند كه با دانش و درك ريـاضي ، قـدرت مـطلوب را كـسب خـواهند كـرد . از اين لحاظ  (( لذت )) نبايد فقط براي

 دانش آموزان تأمين شود ، اين نيز همان اندازه مهم است كه برنامه هاي درسي چنان باشند كه آموزگاران را به كسب لذت از كارشان تشويق كنند .

مسأله ترك تحصيل ، طرح برنامه درسي را با مسأله بسيار دشواري روبرو مي كند . اين كه ترك تحصيل در همه مراحل تحصيلي رخ مي دهد ، مسأله را دشوارتر مي سازد . برنامه درس رياضيات به طور سنتي با يك فرايند (( از بالا به پايين )) پي ريزي شده است .

 

محاسبه منافع ترك تحصيلان :

چگونه مي توان منافع دانش آموزاني راكه آموزش مدرسه را نابهنگام ترك مي كنند در برنامه ريزي آموزشي رياضيات به حساب آورد ؟

ترك تحصيلها نديده گرفته شوند :

 

پيامدها :

1- هيچ تغييري لازم نيست .

2- پي ريزي برنامه درسي  كه فقط در مقاطع معدود ترك رسمي مدرسه به يك نقطه پايان طبيعي مي رسند نسبتا" آسان است .

3- برنامه درسي مراقب آنهايي كه به مرحله بعدي آموزش مي رسند هست .

4- اتلاف زيادي در منابع انساني به خاطر كساني كه مدرسه را نابهنگام ترك مي كنند وجود دارد .

لاك هيو و همكاران وي ( 1986 ) داده هاي چند سال از دومين مطالعه رياضيات در كشور تايلند را به منظور كشف تأثير كتابهاي درسي و عوامل ديگر بر پيشرفت تحصيلي در درس رياضيات مورد تجزيه و تحليل قرار دادند .

نتايج تحليل نشان داد هر كجا كه معلمان در كلاس درس خود از كتابهاي درسي براي امر تدريس استفاده كرده بودند ، نمره دانش آموزان آنها در پس آزمون در حدود 5 /0 بيشتر شده بود .

 توضيح آنكه اين مقدار پيشرفت اگر چه از نظر رقم خيلي كم ( حدود 5 درصد يك انحراف استاندارد ) است . اما تقريبا" براي يك ششم ميانگين پيشرفت براي يك سال تحصيلي است .

اولين مطالعه رياضيات در انجمن بين المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي كه
در سال 1964 صورت گرفت . به چنين نتيجه اي دست يافت ( هوسن ، 1967 ) ، از عوامل متعدد و ممكن تعيين كننده وضعيت اقتصادي ، اجتماعي خانواده ، ساده ترين آن يعني شغل پدر ، باعلم به اين كه دليل محكمي براي انتخاب آن وجود ندارد اما به سبب سهولت قابليت كاربرد آن در همه كشورهاي مورد مطالعه به عنوان شاخص اصلي تعيين كننده وضعيت اقتصادي  اجتماعي خانواده انتخاب شد .

 

مفهوم و پيامدهاي شكست تحصيلي :

 

1- مفهوم شكست تحصيلي :

مسئله شكست تحصيلي يكي از مهمترين مسائل آموزش و پرورش به شمار مي رود و بسياري از مربيان و جامعه شناسان و روانشناسان و اقتصاددانان ، بر حسب ديدگاههايي خاص اين مسئله را مورد بررسي قرار داده اند و مديران و مسئولان آموزش ارقام مربوط به شكست تحصيلي را خطرناك و هشدار دهنده توصيف مي كنند . زيرا اين ارقام را نشان دهنده بازدهي كمي و كيفي نظام آموزش و پرورش مي دانند .

در اين ميان شكست و افت در درس رياضيات جايگاه خاصي دارد به طوري كه چنين به نظر مي رسد علت شكست بيشتر دانش آموزان به دليل شكست درس رياضيات است .

 

 

2- پيامدهاي شكست تحصيلي :

1-2- عواقب شكست تحصيلي ( رياضيات ) :

عواقب و آثار شكست تحصيلي متعدد هستند . بعضي از اين آثار شخصيت و رفتار كودك را تغيير مي دهند . برخي ديگر موجب مي شوند  كه كودك ترك تحصيل كند و به خيل بيسوادان بپيوندد و بر انجام ناكافي در تحصيل باعث افزايش هزينه تحصيلات و گراني
آموزش و پرورش مي شود .

 

2-2- نتايج شكست تحصيلي نزد كودك :

پايان سال تحصيلي براي كودكي كه تجديد آورده و يا رد شده است لحظه اي بحراني است . زيرا شكست ، تصوري را كه كودك از خود دارد دگرگون مي سازد و نيز عقيده ديگران را نسبت به او عوض مي كند . اين تغييرات در شخصيت در حال تكوين و تشكل كودك كه بسيار ظريف و آسيب پذير است ، آثاري نامطلوب به جاي مي گذارد . بسيارند دانش آموزان شكست خورده اي كه از خانه مي گريزند و يابه مواد مخدر پناه مي برند . و حتي به خودكشي اقدام مي كنند .

3-2- عواقب شكست در خانواده :

براي خانواده ها قبول شكست فرزند شان در درس دردناك است . و بر آن مي شوند تا مسئول آن را پيدا كنند . معمولا" يا مدرسه را مسئول مي دانند و يا فرزند خود را . در هر حال اين واقعه موجب بر هم خوردن تعادل محيط خانوادگي مي شود . بسياري از
خانواده هاي كم درآمد از ادامه تحصيل فرزند خود نوميد مي شوند و او را وادار به كار
مي كنند و اين خود سبب ترك تحصيل مي شود .

 

4-2- بهاي شكست تحصيلي :

يك اثر مهم شكست تحصيلي و تكرار پايه تحصيلي ، اثر اقتصادي آن است كه به دو صورت جلوه مي كند .

1- يكي كه شكست مي خورد نوميد از ادامه تحصيل مي شود و به دنياي كار
مي پيوندد .

2- شكست و تكرار پايه تحصيلي موجب بالا رفتن هزينه نظام آموزش مي شود .

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت 10:33  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

مسئله به موقعيتي اطلاق مي شود كه در آن فرد چيزي را طلب مي كند ، ولي نمي داند كه چگونه به طور مستقيم به آن دست يابد . براي كسب مهارت در حل مسئله ، فرد بايد تمرينهاي زيادي انجام دهد . كودكان انتظار دارند كه حل كردن مسئله را صرفا" با حل كردن و بدون هيچ راهنمايي و يا بحث در اين زمينه ياد بگيرند .

مسايل در درجه اول موجب تكرار و تمرين مطالب تدريس شده مي گردند ، به كمك رياضيات مي توان كم و بيش (( جهان واقعي )) را در ذهن به نظم آورد .

چگونه مي توان حل مسئله را به شيوه مؤثري آموزش داد ؟

از آنجا كه آموزش و همينطور يادگيري حل مسئله كار دشواري است ، محققان در سالهاي اخير توجه بسياري به آن معطوف داشته اند . بر مبناي اين تحقيق مي توان چندين زمينه قابل تعميم را مشخص كرد .

راهبردهاي حل مسئله را مي توان صراحتا" آموزش داد .

زمان :

دانش آموزان بايد براي (( هضم كردن )) و تفكر كافي در مورد مسئله ، يعني زمان براي درك موضوع ، زمان براي كشف مسير حل و زمان براي فكر كردن به جواب كاملا" وقت داشته باشند . بعلاوه معلمان بايد دانش آموزان را تشويق كنند كه در صورت تمايل بيش از
رها كردن مسئله ، زمان بيشتري را براي كاركردن روي آن صرف كنند .

طرح درس :

فعاليتهاي آموزش در زمان بايد از طريق برنامه ريزي هماهنگ شوند تا دانش آموزان فرصت پرداختن به مسايل متعدد را داشته باشند .

 

راهبردهاي حل مسائل :

1- مسئله را درك كنيد .

2- نقشه اي براي حل آن طرح كنيد .

3- نقشه را اجرا كنيد .

4- براي امتحان كردن جواب به دست آمده به عقب برگرديد .

اين مدل مبنايي براي حل مسئله تشكيل مي دهد كه در بيشتر كتابهاي رياضي مدارس ابتدايي مورد استفاده قرار مي گيرد . بنابراين دانش آموزان ، ديدن ، طرح نقشه ، عمل ، وارسي را مي آموزند .

 براي حل مسايل بايد به اين شعار توجه داشت : همان طور كه مسئله را
 مي خوانيد سعي كنيد آن را حل كنيد .

1- اقدام كردن                2- يك طرح يا دياگرام بكشيد .           

3- به دنبال الگو بگرديد .         4-  جدول رسم كنيد . 

5- همه امكانها را به طور اصولي برشماريد .          6- حدس بزنيد و امتحان كنيد .

7- خواسته ها ، مفروضات و اطلاعات مورد نياز را مشخص كنيد .

8- يك جمله باز بنويسيد .   

9- مسئله اي حل كنيد كه از مسئله اصلي ساده تر يا با آن هم ارز باشد .

10- ديدگاه خود را نسبت به مسئله تغيير دهيد .

 

استفاده از مواد آموزشي دست ساز :

تحقيقات نشان داده است كه در دروسي كه در آنها از مواد آموزشي دست ساز استفاده
 مي شود نسبت به دروسي كه فاقد اين مواد آموزشي هستند از احتمال بيشتري براي ارائه فعاليتهاي رياضي برخوردارند . وقتي كه بچه ها مواد آموزشي دست ساز را به كار مي برند ، رياضيات را بهتر درك مي كنند .

ارزشيابي :

ارزشيابي بايد بخش مكملي در آموزش رياضيات باشد . بايد مشخص شود كه آيا آنچه كه ما فكر مي كنيم هر كودك بايد ياد بگيرد . امتحانات معياريابي يا مهارت به شما كمك مي كند كه كودك را بر حسب توانايي فردي او مورد ارزشيابي قرار دهيد .

نظر سنجي از والدين ، كه در فرمهاي پرشده يا جلسات اوليا و مربيان عنوان مي شود ، راهنماييهاي مفيدي در زمينه آنچه كه كودكان آموخته اند ، در اختيار مي گذارند .

تشخيص :

براي پرداختن به نيازهاي كودكان جهت يادگيري رياضيات ، نخست بايد نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص كرده از جمله خط مشيهاي تشخيص در رياضيات ، مي توان به موارد زير اشاره كرد :

1- مطمئن شويد كه ضعف رياضي يك كودك ضعفي واقعي است .

2- به خاطر داشته باشيد كه هر كودك پيش از آن كه از نظر اداراكي به رشد نهايي برسد . از مراحل متعدد رشد عبور مي كند .

3- قوه تشخيص خود را با استفاده بدون تعصب از مواد آموزشي دست ساز تقويت كنيد .

4- در تشخيص خود ، جنبه هايي را كه براي دانش آموزان مهيج هستند ، فراموش نكنيد .

5- براي جفت و جور كردن تصاوير ذهني درست كودك انعطاف پذير و شكيباباشيد .

6- نگرش مثبتي داشته باشيد .

7- بين خطاهايي كه به طور اتفاقي رخ مي دهد و خطاهايي كه دايما" تكرار مي شود ، فرق بگذاريد .

 

درمان (( جبران عقب ماندگي )) :

درمان مناسب با تشخيص مناسب شروع مي شود . اگر تصوير روشني از نيازهاي كودك داشته باشيد مي توانيد چنان برنامه اي تنظيم كنيد كه به كمك آن پيش نيازهاي ضروري كودك برطرف گردد . شما بايد شاگردان خود را چنان گروه بندي كنيد كه كساني كه تنها به يك اشاره خاص نياز دارند و كساني كه بايد به طور فردي با آنها كار شود مشخص گردند . تحقيقات نشان داده است كه برخي از روشهاي مؤثر درمان به شرح زير مي باشد :

1- كودك را در برنامه درمان خود دخالت دهيد .

2- طرح آموزش جبراني بايد با آموزشهاي قبلي متفاوت باشد .

3- زمينه تجاري را فراهم آوريد كه به استفاده از چند حس از حواس پنجگانه
دانش آموزان نياز داشته باشد .

4- به كمك ابزارهاي واقعي ، كودك را به سوي درك شهودي از انديشه هاي رياضيات راهبري كنيد تا بتواند از اين طريق ، ادراكات خود را به صورت شفاهي و نهادين بيان كند .

5- كودك را تشويق كنيد تا جوابها را پيش از حل مسايل برآورد كند .

6- از كودك بخواهيد كه از ماشين حساب استفاده كند .

 

استفاده از فرصتهاي حساس :

معلمان بايد علاوه بر تدوين يك برنامه جديد  ، لحظه به لحظه بينديشند .

هدف نهايي آن است كه در كودكان نه تنها جمع ، تفريق ، ضرب و تقسيم را بياموزند ، بلكه مهمتر از آن اين است كه بدانند چه وقت بايد هر يك از اين اعمال را در شرايط حل مسئله به كار گيرند .

هدف از آموزش رياضي پرورش استعداد ، تقويت توانائيها ، اطلاع و آگاهي از دانش رياضي جهت درك و فهم ساير دروس و ....... است .

نقش اجتماعي رياضيات :

آيا مي توانيم براي آموزش رياضيات در دنيايي كه در آن تكنولوژي نقش عمده را بازي
مي كند نقش اجتماعي جديد پيدا كنيم ؟

دليل 1 -  رياضيات بي طرف است و در شرايطي دور از مسايل متنازع اجتماعي بهتر آموخته مي شود .

 

پيامدها : 1- آموزگاران ، همچنان سخت درون مرزهاي تخصص گرايي موضوعي خود خواهند غنود .

2- همه حكومتهايي كه رياضيات را به عنوان ابزاري كارساز براي پيشرفتهاي تكنولوژيكي و اقتصادي  مي بينند ، همچنان بيشترين اولويتها را به تدريس آن اختصاص خواهند داد .

3- رياضيات در چشم اكثر مردم عامي ، همچنان هاله جادويي و تنزه خود را ، بر فراز وابستگيهاي معمولي آدميان ، دارا خواهدبود .

4- آموزش رياضيات كمك مستقيمي به مسايل فوري اجتماعي نسل كنوني نخواهد كرد .

دليل 2 - از آنجا كه رياضيات ، هم تكنولوژي در همه شكلهاي گوناگونش ، هم سياست تعيين چگونگي كاربردش را پي ريزي مي كند ، تدريس آن بايد آگاهانه به اين مسايل مربوط باشد .

پيامدها : 1- اين كار دشواري است . به علاوه بسياري از آموزگاران رياضي ، اگر نه همه شان وظيفه خود نمي دانند كه مسايل اجتماعي و متنازع را لمس كنند .

2 - انتظار مي رود حكومتها واكنش مخالف نشان دهند . اين در برخي از كشورها كه تلاشهايي براي گنجاندن يك بخش (( مسئوليت اجتماعي )) در تدريس فيزيك ، يا براي
وارد كردن (( مطالعات صلح )) در مدارس انجام شده رخ داده است .

3- انتظار مي رود انگيزش دانش آموزان افزايش يابد .

4- آموزشگران رياضي شايد سهم حرفه اي مستقيمي در حل برخي از مسايل رودرروي جامعه انساني پيدا كنند .

5- جامعه همچنان مملو از كساني خواهد بود كه بر خوردشان با رياضيات بيشتر مطيع احساس از شكست است . كساني كه يادگيري بيشتر رياضيات را ، اگر معلوم شود كه در آينده بكارشان مي آيد . ناممكن مي پندارند .

 

در حد يك كلاس درس ، آموزگار خوب خود پيشاپيش تا حدي دست به تفكيك برنامه درسي
مي زند ، وي براي دانش آموزان پر استعدادتر مسايل پيچيده تري طرح مي كند تا پيشرفت بيشتر آنان را برانگيزد و براي كم استعدادتران مسايل ساده تر تا در آنان اعتماد به خويش و ايستاري مثبت تر نسبت به يادگيري رياضيات بيافريند .

گونه ديگر تفكيك ، بر اساس سرعت ترقي در يك برنامه درسي مشترك است كه به وضوح بدان معناست كه شاگردان ضعيفتر هنگامي كه مدرسه را ترك مي كنند مقدار كمتري از برنامه را گذرانده اند  . در برخي از كشورها اين گونه تفكيك با نگه داشتن شاگرد در يك كلاس تا هنگامي كه در جه آموختگي قابل قبولي بدست آورد انجام مي شود .

امكان بهتر كار كردن براي آموزگار :

آموزگاري كه بايد روزي 5  يا  6  كلاس داشته باشد ، وقت چنداني براي انديشيدن خويش ، فراهم آوردن مواد آموختن وي ، وارسي گونه هاي مختلف رويكردهاي بديل ، يا كار با همكاران خود براي توسعه و نوسازي يك برنامه منسجم ندارد .

از آموزگاري كه فاقد جا براي كار ، تجهيزات ، بودجه براي خريد مواد يا سفر ، وقت اختياري براي كار با همكاران يا دانش آموزان است نمي توان انتظار داشت همچون يك
(( كارورز انديشه گر )) پيشرفت زيادي داشته باشد .

آموزگار همچون (( قرباني )) :

افزودن باري بر دوش آموزگاران مثلا" از طريق ارجاع مسئوليت بيشتر در طرح برنامه درسي انتخاب روشهاي آموزشي ، و ارزيابي دانش آموزان ، بسيار ساده است .

روشن است كه همه اينها از حيث آموزش مطلوبند اگر پشت آموزگاران قوت كافي براي تحمل چنين باري را داشته باشد . نقش خدماتي رياضيات اهميت مردم فزاينده اي دارد . اين چيزي

 

 سواي نقش صافي مانند اين درس است ، چرا كه بسياري از مشاغلي كه ورود به آنها مستلزم ارائه مدارك از دانش رياضي خواسته در مرحله ورود آن را به كار نمي گيرند .

رياضيات و دشواري :

رويهمرفته مردم رياضيات را به عنوان يك درس نخست مي شناسند . براي خيلي ها رياضيات با يك احساس قوي از شكست همراه است . و خاطره آنها از رياضيات مدرسه خاطره آزمايشها ، امتحانها ، سرخوردگي و ترس از (( غلط در آوردن جواب )) است .

دختران و رياضيات :

براي دختران و پسران تمايزي قائل نشويم ، چرا كه از نظر ما تفاوت اساسي اي وجود ندارد . با وجود اين شكي نيست كه در خيلي از كشورها تفاوتهاي جنسيتي زيادي از حيث چشمداشت و دستاورد در كار هست . 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۸۵ساعت 5:12  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

چرا رياضيات را ياد مي دهيم ؟

پاسخ اين است كه رياضيات زندگي روزمره ، براي علم ، براي تجارت و براي صنعت مفيد است . زيرا اولا" يك وسيله ارتباطي قدرتمند ، معتبر و بدون الهام است . ثانيا" ابزاري براي تعيين و پيش بيني است . قدرت آن در علائم ( سمبولهاي ) آن ، كه گرامر و تجزيه و تركيبهاي خاص خود را دارد ، نهفته است .

(( اين گزارش )) همچنين مدعي است كه رياضيات باعث توسعه تفكر منطقي مي شود و از جاذبه زيبايي شناسانه نيز برخوردار است .

 

كودكان چگونه رياضيات مي آموزند :

 

در اوايل قرن بيستم جان ديويي مدعي شد كه يادگيري از طريق تمرين حاصل
مي شود اگر چه اين موضوع ، كه كودكان چگونه رياضيات مي آموزند ، پيش از اين كشف شده بود ، با اين حال اهميت تمرين كردن چندان مورد توجه قرار نگرفته بود .

اين ورزيدگي را مي توان به طرق گوناگون كسب كرد و واقع شدن در تجارت جهان واقعي ، به طور پي در پي چنين موقعيتهايي را فراهم مي آورد . اينكه رياضيات به كمك تعاريف ساخته
 مي شود ، تا حدودي طعنه آميز است .

 

 

تعاريف در رياضيات اهميت فوق العاده دارند ، اما بايد  تجارب با اكتشافات قبلي كودك استوار باشد تا او بتواند با آنها ارتباط برقرار كند . در غير اين صورت همه چيز در ذهن كودك به طور مغشوش و بي ارتباط جاي خواهد گرفت .

در كار كلاس ، يادگيري بايد قدم به قدم صورت گيرد و از حالات خاص به تعميم يك موضوع برسد . مثلا" ساده ترين راه براي رسيدن به مفهوم (( محيط )) يا (( پيرامون )) تعريف مستقيم آن است . روش بهتر براي اين كار در اختيار قرار دادن مدلهايي است كه بيانگر مفهوم محيط باشند . مانند : تيله شيشه اي ، توپ ، بادكنك ......... در اين صورت تصور از مفهوم محيط به تدريج شكل مي گيرد . البته رياضيات را مي توان از طريق ديگري غير از روش تمرينهاي متوالي آموخت . كودكان از طريق نگاه كردن ، گوش دادن ، خواندن ، پيگيري كردن ، راهنماييها ، تقليد كردن ، و آزمايش كردن نيز ياد مي گيرند . اين اعمال به يادگيري رياضيات كمك مي كند . به علاوه مي توان با استفاده از مدلها وراهنمايي معلم ، هر كدام از آنها را به طور مناسب بكار گرفت و از با معنا بودن عمل يادگيري مطمئن شد .  يادگيري به خصوصيات فردي يادگيرنده مانند تجارب قبلي و بلوغ و انگيزش نيز بستگي دارد .

به طور كلي هيچ نظريه جامع يادگيري را نمي توان بدون ابهام و به طور مستقيم براي هر دانش آموزي ، در هر سطح و به شكل رضايت بخش بكار برد .

يكي از راههاي يادگيري رياضيات ساختن پلهاي يادگيري است .

تجارب واقعي با فراهم آوردن زيربنايي مبتني برمفهوم ، سبب ارتقاي هر چه بيشتر ميزان يادگيري رياضيات در فرد مي شود . معلمان بايد براي برقراري ارتباط ميان تجارب واقعي و مفاهيم رياضيات دانش آموزان كمك كنند . اين ارتباطها نيز به نوبه خود موجب پديد آوردن پلهاي ضروري در يادگيري مي شوند .

 

 

ارتباط و پيوستگي مواد واقعي با نمادها از طريق نمايش و همراه با توصيف آنها حاصل
مي شود . به عبا رت ديگر بايد روش مجسم و پس از آن نيمه مجسم و در نهايت مجرد و نمادين صورت گيرد .

 

  

عوامل اصلي در برنامه تحصيلي و تكامل آن :

 

1- ضرورتهاي موضوع           2- نيازهاي كودك              3- نيازهاي اجتماعي

 

1- ضرورتهاي موضوع :

طبيعت رياضيات خود در تعيين اينكه چه چيزي در چه دوره اي بايد آموزش
داده شود مؤثر است . اعداد صحيح مبنايي براي بسياري از انديشه هاي رياضيات محسوب
مي شود .  و كودكاني كه وارد مدرسه مي شوند بايد كاركردن با آنها را تجربه كنند . بنابراين ابتداي هر كاري با اعداد صحيح تأكيد مي شود .

 

 

2- نيازهاي كودك :

تغيير دربرنامه تحصيلي در نگرش ما از چگونگي يادگيري كودكان نيزتأثير مي گذارد . تا سالهاي اوليه اين قرن رياضيات براي پروردن قواي ذهني يا ايجاد نظم فكري
تدريس مي شود . و تصور بر اين بود كه سر و كله زدن با مسايل رياضي نوعي تمرين فكري است كه به كار منظم تر كمك مؤثري مي كند . در اواخر قرن نظريه نظم فكري محرك تأثير ادوارد ثورندايك جاي خود را به نظريه ارتباط (( پيوستگي )) داد .

 

3- نيازهاي اجتماعي :

كارآيي و سودمندي رياضيات در فعاليتها و حرفه هاي روزمره نيز در تشخيص اين كه چه چيزي و در چه هنگامي بايد تدريس شود مؤثر مانده است .

 

اصولي براي تدريس رياضيات :

 

1- حل مسئله يكي از روشهاي آموزش رياضيات است .

2- در تدريس رياضيات بايد عواملي كه كودكان را به كلاس درس علاقه مند مي كند شناخته شود .

3- مبناي همه آموزشها بايد بر آزمايش استوار باشد . بخصوص آزمايش با مواد
كمك آموزشي كه ساخته خود كودكان است .

4- گفتگو در مورد رياضيات بايد يكي از اهداف آموزش باشد .

5- اين مفهوم كه بسياري از انديشه هاي رياضيات با هم ارتباط دارند بايد
گسترش داده شود .

 

6- معناجويي در رياضيات بايد به عنوان زمينه اي در آموزش مورد توجه قرار گيرد .

7- كار گروهي در رياضيات بايد به يك روش معمول تبديل شود .

8- نيازهاي متفاوت كودكان بايد مورد ملاحظه قرار گيرد .

9- براي كودكان بايد فرصتهايي برابر در يادگيري رياضيات فراهم شود .

10 - پيشرفت كودكان در زمينه رياضيات بايد از طريق آزمونهاي كتبي
تشخيص داده شود .

شواهد نشان مي دهد كه در بيشتر مدارس به جاي آنكه به كتابهاي متعدد رجوع كنند يا حتي آنها را متناسب با نيازهاي گروهي يا فردي تغيير دهند تنها از يك كتاب درسي براي همه دانش آموزان استفاده مي كنند . كتابهاي درسي زمينه يا چهارچوب را فراهم مي كند كه از طريق آن مي توانيد برنامه رياضي محكم و استوار تدارك ببينيد . از طريق انجام آزمايش ، فعاليتهاي كلاسي و مواد آموزشي دست ساز مي توان به آموزش رياضيات ياري كرد .

 

گواهي به تأثير تكنولوژي در مدارس :

 

1- امروزه هر كتاب درسي مرجعي كه درباره رياضيات مقدماتي باشد ، حاوي فعاليتهايي با ماشين حساب و كامپيوتر براي استفاده دانش آموزان است .

2- چهارمين ارزشيابي ملي از رياضيات نشان مي دهد كه 80 % از دانش آموزان كلاس سوم ،  90 % از دانش آموزان كلاس پنجم يا خود داراي يك ماشين حساب هستند يا به آن دسترسي دارند .

3- ميكرو كامپيوترها ، هم در مدارس و هم در منازل يافت مي شوند . در حال حاضر تقريبا" همه مدارس دست كم يك كامپيوتر در اختيار دارند .

 

شايعات در زمينه ماشين حساب :

1- استفاده از ماشين حساب به فكر كردن نيازي ندارد .

2- ماشينهاي حساب به پيشرفت رياضي دانش آموزان صدمه مي زند .

 

نظرياتي در مورد ماشين حساب :

1- از ماشينهاي حساب بايد وقتي كه به وجود آنها احتياج داريد بهره برداري كرد .

2- ماشينهاي حساب بايد در برخي از آزمونها مورد استفاده قرار گيرد .

 

سواد كامپيوتري چيست ؟

عقيده عمومي بر اين است كه برنامه هاي رياضيات فرصتهاي طبيعي فراواني را براي به كارگيري كامپيوتر فراهم مي آورند . سواد كامپيوتري بايد دركي كلي از تواناييها و ناتواناييهاي كامپيوتر ايجاد كند .

 

+ نوشته شده در  جمعه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۸۵ساعت 9:11  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

يكي ديگر از مواردي كه زمينه ساز افت تحصيلي در درس رياضيات دوره ابتدايي و ساير دروس است نداشتن برنامه ريزي درست و اساسي از جانب دانش آموزان است . چنانچه معلمين پيرامون برنامه ريزي آموزشهايي را به دانش آموزان بدهند ، خود باعث بوجود آمدن نظم و ترتيب در امر تحصيل و بدنبال آن موقعيت تحصيلي خواهد شد .

در اينجا مطالبي پيرامون شرايط مطالعه صحيح ذكر مي گردد :

 

1- آغاز درست :

 

(( براي موفقيت در تحصيل بايد درست آغاز كنيد ))

بايد به دانش آموزان خود بياموزيم كه در هر كار آغاز درست ، بسيار مهم است .

بايد به دانش آموزان بياموزيم كه :

- درسهاي خود را طوري برنامه ريزي كنيد كه به هنگام مطالعه ، ابتدا كتابهاي آسان را بخوانيد ، نه كتابهاي مشكل را . فرضا" اگر قرار است امروز كتابهاي رياضي ، تاريخ و
ادبيات فارسي را مطالعه كنيد ، سعي كنيد كتاب آسان فرضا" ادبيات را در اول برنامه خود قرار دهيد .

- در هنگام مطالعه يك كتاب ، حتما" از فصل مورد علاقه و آسان شروع كنيد . البته در صورتي كه ترتيب قسمتها و درسهاي كتاب زياد مهم نباشد .

- در برنامه ريزي درسي موضوعهاي مشابه را پشت سر هم قرار ندهيد .

 

- حتي المقدور براي مطالعه يك كتاب بيش از ( بيست تا چهل دقيقه به تناسب
پايه تحصيلي ) بيشتر وقت در نظر نگيريد . چون هر چه قدر زمان كوتاه گردد و موضوع مورد مطالعه عوض گردد ميزان يادگيري بيشتر است .

- اگر تصميم گرفته ايد در يك هفته 4 ساعت رياضي بخوانيد اين 4 ساعت را نبايد به دو روز در هفته و هر روز 2 ساعت اختصاص دهيد . بهتر است كه آنرا به 6 روز در هفته و هر روز چهل دقيقه رياضي را مطالعه كرده و تمرين كنيد .

- به روش تدريجي درس بخوانيد و خواندن را به شبهاي قبل از امتحان موكول نكنيد.

 

2- برنامه ريزي :

 

(( يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است ))

اساس برنامه ريزي :

الف - برنامه ريزي درسي : معلمان و مربيان گرامي بايد بدانند كه مهمترين
برنامه ريز درسي ، خود فرد است . هر فرد خود بهتر از ديگري مي داند در چه درسي
ضعيف تر است .

ب - كوتاه ، ساده ، قابل اجرا :

برنامه صحيح برنامه اي است كه كوتاه ، ساده و قابل اجرا باشد . برنامه هاي حجيم تأثير منفي بر روحيه فرد مي گذارد . اگر برنامه طرح شده كوتاه مدت باشد شخص زود تر آنرا اجرا
 مي كند .

 

ج - اجراء برنامه در زمان مشخص :

مهمترين بخش برنامه اجراي آن است . برنامه ريزي زماني مؤثر است كه از روي كاغذ و دفتر يا فكر درآيد و عملا" پياده گردد . بايد به خودتان به عنوان مثال بگوييد كه من از ساعت 8 تا 10 يا .... اين كتابها را بايد مطالعه كنم . آن وقت بايد با جديت تمام به خودتان بگوييد من فقط بايد امروز اين برنامه را اجرا كنم .

 

3- نظم و ترتيب :

 

(( اساس هر سازماني به نظم و ترتيب آن بستگي دارد . ))

كسي كه منظم است بهتر مي تواند از اوقات خود استفاده كند  بايد به دانش آموزانمان بگوييم كه آيا دچار بي نظمي هايي مانند موارد زير هستند .

- صبحها صداي زنگ ساعت را نمي شنويد يا دست كم براي بيدار شدن به صداهايي مانند انفجار نياز داريد ؟

- هميشه دست كم يكي از لباسهاي ضروري خود را پنج دقيقه قبل از خروج از خانه گم
مي كنيد ؟

- هميشه دير به مدرسه مي رسيد و آموزگار شما را در زنگ اول غايب
حساب مي كند ؟

- وسايل شما آنقدر بهم ريخته است كه هر كس آنرا ببيند عصباني مي شود ؟

- هميشه از بغل دستي تان مداد و پاكن قرض مي كنيد ؟

- بيشتر تكليف هاي درسي را در آخرين فرصت ، و باحالت نگراني انجام مي دهيد ؟

- هميشه براي مطالعه وقت كم مي آوريد ؟

- ميل داريد كارهايتان را جمع و جور كنيد اما نمي دانيد كه چگونه و از كجا
شروع كنيد ؟

براي منظم شدن از هر كجا كه مي خواهيد شروع كنيد . فقط سعي نكنيد همه چيز را يكباره و در يك روز عوض كنيد . تمام مشكلات خود را روي كاغذ بنويسيد . مثلا" اينكه كمد و  وسايلتان شلوغ است ، يا كتابها و دفتر هايتان بسيار در هم و بر هم است . سپس به هر يك از اين موارد يكي يكي رسيدگي كنيد . توجه داشته باشيد نظم مخصوص كودكان و بچه ها نيست . همه افراد بايد نظم داشته باشند . تا بهتر از زمان استفاده كنند .

 

4- حفظ آرامش :

 

(( آرامش ضمير ناخودآگاه را پويا و فعال مي كند . ))

از زمانهاي قديم ترس از امتحان بر سر زبانها بوده است .

ناپلئون بناپارت ، يكي از مردان شجاع دنياست . گويند روزي يكي از افسران او ، صبح زود بر بالين او شتافت و فرياد بلندي زد . ناپلئون آشفته حال از خواب برخاست و پرسيد چه خبر شده ؟ افسر دلاور با عجله گفت : قربان ، دشمن حمله كرده است و ما در  دام افتاده ايم ، قربان فرمان چيست ؟ بعد از صحبتهاي افسر ، ناپلئون نفس آرامي كشيد و  گفت : با اين كار مرا خيلي ترساندي ، فكر كردم براي رفتن به جلسه امتحان بيدارم كردي !

مردي كه در ميادين جنگ آنچنان شجاع و دلاور بود كه دشمن از حضورش به خود
مي لرزيد اما در جلسه امتحان همين مرد آنقدر مضطرب بود كه دست و پايش مي لرزيد .

 

 

اثرات مخرب اضطراب :

اضطراب قوه تفكر را ضعيف مي كند ، تمركز حواس را بهم مي زند و موجب فراموشي دانسته ها مي شود . در هنگام مطالعه لحظه اي تأمل كنيد و ببينيد كه با داشتن اضطراب چه ضرر بزرگي به خود مي زنيد . در هنگام مطالعه بايد كاملا" خونسرد و آرام باشيد و با حفظ آرامش درس بخوانيد يا رياضي تمرين كنيد ، تا مطالب را به خوبي بياموزيد . اگر يك ساعت به امتحان مانده و شما حتي يك صفحه از كتاب را نخوانده ايد ، باز هم مضطرب نباشيد . لااقل از همين فرصت موجود استفاده كنيد و در كمال خونسردي به مطالعه بپردازيد .

تفاوت شاگردان با اضطراب و بدون اضطراب :

نگاهي به جدول زير نشان مي دهد كه اضطراب و دلهره تا چه اندازه موجب
افت تحصيلي مي شود .

نمرات امتحاني

شاگردان بدون اضطراب

شاگردان با اضطراب

نمره بين    20  -  15 

نمره بين    15  -  10

نمره بين    10  -   5 

نمره بين    5   -   1

3 نفر

9 نفر

7 نفر

1 نفر

2 نفر

1 نفر

10 نفر

9 نفر

 

جدول نشان مي دهد كه اكثر نمرات بالا را شاگردان بدون اضطراب و اكثر نمرات پايين را شاگردان با اضطراب كسب مي كنند . ( عليپور 1376  )

 

5- استفاده صحيح از وقت :

 

(( بنيامين فرانكلين : آيا زندگي را دوست داريد ؟ ))

پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است .

زمان را نمي توان ذخيره كرد ، نمي توان خريد و يا فروخت و نمي توان از 24 ساعت ديگران قرض گرفت . زمان سرمايه اي است كه اگر مورد استفاده قرار نگيرد ، از
دست مي رود ، در حالي كه يك سرمايه مالي اينچنين نيست . شما مي توانيد پولتان را در بانك بگذاريد ولي زمان را نمي توانيد در جائي نگهداري كنيد .

اگر چه اين سرمايه گرانبها به اندازه كافي در اختيار همه ماست ، ولي با اين وجود اغلب ما از كمبود وقت مي ناليم اگر منصف باشيم با كمي دقت در مي يابيم كه مشكل كمبود وقت نيست ، بلكه در نحوه استفاده از آن است . بايد دانش آموزان را آگاه كنيم كه اوقات بسياري را در طول شبانه روز صرف كارهاي غير ضروري و كم اهميت مي كنند . لذا براي كارهاي اساسي مانند درس خواندن با كمبود وقت مواجه مي شوند .

 

6- سلامتي و تندرستي :

 

(( عقل سالم در بدن سالم است . ))

توجه به جسم و روان بسيار مهم و ضروري است ، چرا كه ممكن است يك ناراحتي كوچك مانند افسردگي موقت ، يا بي حالي ( به اصطلاح دل و دماغ نداشتن ) و يا يك بيماري ساده جسمي مانند سرماخوردگي و يا آنفلوآنزا ، مدتها مي تواند دانش آموزان را از درس و مطالعه دور نگه دارد .

 

7- تغذيه مناسب :

 

(( تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد . ))

براي انجام كارهاي فكري ، مانند مطالعه و يادگيري مخصوصا" در دروسي مانند رياضيات ، بدن بايد از نظر كلسيم و فسفر غني باشد . شير يك غذائي كامل در اين زمينه
است . عنصر ديگري كه در جلوگيري از خستگي فكري نقش مهم دارد ، منيزيوم است . از غذاهاي مهم ديگر جوانه گندم است . يكي از پزشكان معروف دنيا گفته است (( جوانه گندم هم وزن
طلاست )) زيرا حاوي ويتامين هاي
A   ، B1  ، B2  ،  E  و فيتين است كه در افزايش كارآيي حافظه نقش دارد . خوردن سبزيجات و ميوه ، خودداري از مصرف غذاهاي پرچرب ، خوردن صبحانه كامل و ..... نقش مهمي در سلامتي دارد .

متأسفانه در مناطق محروم شهري و روستايي كه دانش آموزان ممكن است  از تغذيه مناسبي برخوردار نباشند ، اين مسأله عامل مهمي است كه باعث افت تحصيلي درس رياضيات خواهد شد .

از آنجا كه اختصاص بيشتر به اين بحث موجب غفلت از مطالب ديگر خواهد شد لذا فقط عناوين ديگر عواملي كه نقش مهمي در جلوگيري از افت تحصيلي دارند ذكر مي گردد .

 

8- دوري از مشروبات الكلي  : (( مصرف مشروبات الكلي موجب
ضعف حافظه مي شود ))

9- تنفس صحيح  : (( يكي ازمهم ترين اعمال بدن انسان تنفس صحيح است . ))

 

10 -ورزش : (( ورزش كليد عمر طولاني است . ))

11- استراحت مغزي : (( هنگامي كه خسته هستيد مطالعه نكنيد . ))

12- درك مطالب : (( آنچه در حافظه دراز مدت باقي مي ماند . معني مطالب است ))

13- تشويق و پاداش : (( تشويق نيروهاي ذهني و رواني را به فعاليت
وا مي دارد . ))

14- شرطي شدن : (( شرطي شدن به تمركز حواس كمك مي كند . ))

15- تحرك مغزي : (( هنگام مطالعه نبايد كاملا" آرام نشست . ))

16- اتاق مطالعه : (( اتاق مطالعه بايد آرام باشد . ))

17- نور اتاق : (( بهترين نور براي مطالعه ، روشنايي روز است . ))

18- رعايت فاصله : (( فاصله مناسب چشم تا كتاب ( حدود 30 تانتي متر ) را رعايت كنيد . ))

19- آستانه يادگيري : (( هرگز نيم ساعت مطالعه و 5 دقيقه استراحت را
فراموش نكنيد . ))

 

عوامل ديگر مؤثر در مطالعه :

 

نفوذ خانوادگي : خانواده از طريق ارتباط هاي گوناگون ، مداوم و نزديك و صميمي ، منبع عمده تعليم و تربيت دنياي كودك مي باشد . كودكي كه در محيط كتاب به بار آيد ، به نظر
مي رسد كه يك مطالعه كننده بار آيد .

 

تحصيلات : احتمال اينكه فردي كتابها را مطالعه بكند مربوط به معيار و مقدار آموزش و تحصيلات او مي باشد . گري و راجرز معتقدند كه تحصيل علم و آموزش وسيله مستقيم ساده يا اتفاقي براي ايجاد مطالعه نمي باشد ، بلكه كليدي است كه نقش اجتماعي را معين كرده و اين كليد عامل مهمي است در مطالعه مطالب مختلف .

 

نفوذ رسانه ها : هيمن در تحقيقات خود در مورد تأثيرات دائمي و هميشگي آموزش ، نشان مي دهد كه وجود ارتباطات و رسانه هاي گروهي از ضرورتهاي يك جامعه آگاه است .

نفوذ كتابخانه ها : جورج لوتيس برگي گفته است : من از اينكه علاوه بر مدرسه كه جنبه ثانوي داشته است . در كتابخانه پدرم آموزش يافته ام ، آدم خوشبختي مي باشم . در اوايل جواني كتابخانه مدرسه مي تواند عامل مؤثري در تشويق و ترغيب به مطالعه باشد . و  اين تأثير مخصوصا" موقعي زياد خواهد شد كه كتابها با ذوق و سن بچه ها مناسب باشد .

نفوذ تجارت كتاب : ناشرين و كتابفروش ها وظيفه بالاتر از نفع مادي دارند و آن تشويق مردم در ايجاد عادت به مطالعه مي باشد .

 

نفوذ حكومت : حالا در تمام دنيا معلوم شده است كه پشتيباني دولت از سيستم آموزش و تربيت معلمان كافي ، ضرورت دارد . وسيله ضروري يك آموزش كه  تمام مراحل زندگي را در برگيرد كتابخانه عمومي است كه معمولا" هزينه آن ازر محل بودجه عمومي تأمين مي شود .

+ نوشته شده در  یکشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۵ساعت 8:56  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

در اين قسمت روشها و فنوني را مورد بحث قرار مي دهيم كه هدف آنها افزايش خزانه رفتار دانش آموز است . كه عدم استفاده از اين روشها مي تواند يكي از علل مؤثر در افت تحصيلي درس رياضي دوره ابتدايي محسوب شود .

گاه ديده مي شود كه دانش آموزي از عهده انجام كاري بر مي آيد ، اما آن كار را به دفعات لازم انجام نمي دهد مثلا" سلام كردن را ياد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام
مي كند . يا مي تواند مسائل درس رياضي را حل كند اما در اين كار سستي نشان مي دهد .

روشهاي ذيل براي افزايش رفتار به كار مي روند :

 

1- تقويت مثبت :

 

روش تقويت مثبت تقريبا" همان روش متداول پاداش است كه همه معلمان با آن آشنا هستند و غالبا" آنرا مورد استفاده قرار مي دهند . با اين حال بين پاداش و تقويت مثبت اندكي تفاوت وجود دارد كه روانشناسان را بر آن داشته است تا به جاي پاداش از اصطلاح دقيق تر
(( تقويت مثبت )) استفاده كنند . در پاداش دادن افراد ، هدف ما به طور عمده قدرداني و تشكر از اعمال گذشته آنهاست و گر چه پاداش يك رفتار معمولا" به تكرار آن مي انجامد ، هدف ما از پاداش دادن به رفتار ، ضرورتا" تكرار آن رفتار در آينده نيست . اما در تقويت مثبت هدف الزاما" تكرار رفتار است . تقويت مثبت بهترين و مؤثرترين روش افزايش رفتار است . رعايت اصول زير اثر بخشي تقويت كننده ها را بالا مي برد .

 

اصل اول - انتخاب تقويت كننده هاي مناسب :

 

تقويت كننده هاي مختلف براي افراد مختلف تأثيرات متفاوت دارند .

همچنين تأثير يك تقويت كننده واحد بر يك فرد معين در شرايط مختلف متفاوت
است .بنابراين لازم است در استفاده از تقويت كننده ها در شرايط گوناگون و با افراد مختلف اين نكته به خوبي مورد توجه قرار گيرد .

 

الف - تقويت كننده هاي نخستين :

تقويت كننده هاي مثبت نخستين ذاتا" اثر تقويتي دارند و از ويژگيهاي آنها اين است كه نياز هاي فيزيولوژيكي كودكان را ارضا مي كنند مانند آب ، غذا ، هوا كه استفاده از اين تقويت كننده ها در شرايط آموزشگاهي بسيار محدود است .

 

ب- تقويت كننده هاي شرطي :

اين تقويت كننده ها در اصل خاصيت تقويت كنندگي نداشته اما در اثر مجاورت با تقويت كننده هاي نخستين خاصيت تقويت كنندگي پيدا كرده اند . جايزه ، نمره ، ستاره ،
مهر صد آفرين  ، مدرك و نظاير اينها . تقويت كننده هاي شرطي در محيط آموزشگاهي كاربرد فراواني دارند و ميتوان از طريق تقويت كننده ها براي افزايش رفتار در درس رياضيات استفاده نمود .

 

ج - تقويت كننده هاي پته اي :

 پته نوع ديگري ازتقويت كنند هاي شرطي است . پته يك نوع كاغذ( ستاره ، ژتون ) يا يك مهر فلزي يا پلاستيكي است كه پس از رفتار مطلوب دانش آموز به عنوان تقويت كننده به او داده مي شود و دانش آموزان مي تواند آنرا با غذا ، شيريني ، انجام فعاليتهاي مختلف و ساير تقويت كننده ها مبادلـه كنـند . بـه عنـوان مـثال مي توان بـه دانـش آموز گـفت چـنانچه در درس ريـاضيـات پنج عدد

ژتون كسب نمايد مي تواند در اجراي نمايشنامه يا .... ( كه مورد علاقه اوست ) شركت نمايد . در پژوهشهاي مختلف آموزشگاهي و آزمايشگاهي اثر بخشي آن با دانش آموزان مدارس ، نوجوانان بزهكار ، عقب ماندگان ذهني و بيماران رواني به اثبات رسيده است .

 

د- تقويت كننده هاي اجتماعي :

نمونه تقويت كننده هاي اجتماعي عبارتنداز لبخند زدن ، توجه كردن ، تمجيد كردن و نوازش كردن . اين تقويت كننده ها نيز اثر تقويتي نيرومند دارند و در كلاسهاي درس رياضيات مي توانند مورد استفاده قرار گيرند .

 

و- تقويت كننده هاي فعاليتي :

پريماك ( 1959 ) در پژو هشهاي خود نشان داد كه انجام رفتارهاي داراي فراواني زياد را
مي توان به انجام رفتارهاي داراي فراواني كم يا ضعيف وابسته كرد . واز اين طريق رفتار ضعيف را نيرومند ساخت . مثلا" به كودكي كه به جاي انجام تكاليف رياضي وقت زيادي را صرف تماشاي تلويزيون مي كند . مي توان گفت در صورتي مي تواند به تماشاي تلويزيون بپردازد كه ابتدا تكاليفش را انجام دهد .

 

 اصل دوم - فوريت تقويت :

 

پژوهش ها نشان داده است كه تقويت فوري از تقويت دير آيند در ايجاد يادگيري سريع مؤثرتر است . از آنجا كه تقويت بلافاصله همه رفتارهاي دانش آموزان اغلب امكان پذير نيست . معلم
مي تواند براي رفع اين مشكل از توضيحات كلاس با پته هاي تقويتي استفاده كند . مثلا" معلمي كه تصميم گرفته است ، براي تقويت كردن رفتارهاي مطلوب تحصيلي يا انجام درست تكاليف رياضي
 و ..... دانش آموزان را در روز جمعه به گردش ببرد ، چون بين انجام رفتار و دريافت تقويت
فاصله مي افتدمعلم مي تواند در پايان ساعت درسي يا كار روزانه به  دانش آموزان بگويد كه چون در

 

 درسهايشان جديت داشته اند و تكاليف رياضي را درست انجام داده اند خواهند توانست در برنامه گردش علمي روز جمعه شركت كنند .

 

اصل سوم - مقدار تقويت :

 

دانش آموزان وقتي مي بينند معلمي هميشه و در هر مورد ، با دليل و بي دليل ، همه را مورد تشويق و تمجيد قرار مي دهد رفتار محبت آميز او نسبت به دانش آموزان اثر تقويتي خود را از دست مي دهد .

 

اصل چهارم - تازگي موقعيت و تقويت كننده :

 

معلمان بايد بكوشند تا در آموزش خود روشها و فنون گوناگون را به كار ببرند تا دانش آموزان مرتبا" خود را در شرايط تقويتي تازه بيابند و همچنين از روشهاي تقويتي متنوع استفاده كنند و براي مدت طولاني از يك تقويت كننده بطور تكراري استفاده نكنند .

 

2- تقويت منفي :

 

در تقويت منفي ، حذف تقويت منفي يا فرار از آن منجر به نيرومندي رفتار مي شود . تقويت منفي مانند تقويت مثبت از پديده هاي معمولي زندگي روزانه است . كودكي كه هنگام راه رفتن قدم اشتباهي برمي دارد ، زمين خواهد خورد .

معلم با تهديد كردن دانش آموزان به گرفتن نمره كم و مردود شدن در امتحان ، آنها را به درس خواندن وا ميدارد . يكي از مشكلات تقويت منفي اين است كه ابتدا بايد محرك آزارنده را در مورد آزمودني اعمال كنيم تا بعد بتوانيم با حذف آن محرك ، رفتاري را در آنها نيرومند سازيم .

 

+ نوشته شده در  شنبه دوم اردیبهشت ۱۳۸۵ساعت 5:19  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

كمبود معلم با صلاحيت و آموزش ديده :

 

يكي ديگر از عواملي مؤثر در افت تحصيلي رياضيات دانش آموزان دوره ابتدايي كمبود معلمان با صلاحيت و آموزش ديده مي باشد .

اكثر معلمان مدارس ابتدايي با وسايل كمك آموزشي درس رياضيات آشنايي چنداني ندارند . و آنها كه اين وسايل را مي شناسند چون طريقه استفاده از آن را نمي دانند و عملا" چنين آموزشهايي نديده اند ، به استفاده از اين وسايل چندان رغبتي نشان نمي دهند . اين مسأله بايد هشداري براي مراكز ضمن خدمت باشد تا با برگزاري دوره هاي ضمن خدمت در رابطه با شيوه هاي عملي استفاده از وسايل آموزشي درس رياضيات و همين شيوه هاي ساخت وسايل ساده اين درس راه را براي استفاده معلمان از وسايل آموزشي ، با رغبت و علاقه هموار سازند . و بدنبال آن زمينه يادگيري همراه با تفكر و فهم دانش آموزان را فراهم كرده به يادگيري دائمي دست پيدا كنند .

همانگونه كه در كشورهاي ديگر نيز اينچنين گامهايي براي آموزش بهتر برداشته
شده است در ژاپن معلمان راهنما و سرپرستاني كه در قلمرو فن آوري آموزشي فعاليت دارند .
 نرم افرازهاي آموزشي را طراحي مي كنند و به آموزگاران آموزش مي دهند كه چگونگي فعاليتهاي آموزشي را طراحي ، اجرا و ارزشيابي كنند .

در كشور مالزي مراكز آموزش ضمن خدمت معلمان بهره گيري از فن آوري آموزشي را در برنامه هاي آموزشي خود مورد تأكيد قرار داده اند .

 

مقاومت بعضي معلمان در برابر تفكرات جديد و
روشهاي جديد تدريس :

 

اين قضيه بيشتر به معلميني بر مي گردد كه سن آنها گذشته و سابقه اي بيش از  بيست سال دارند . و بيشتر بر همان روشهاي گذشته كه حتي خودشان آموزش ديده اند تأكيد دارند .

در تدريس بيشتر از روش سخنراني بهره مي برند و وسايل كمك آموزشي در كلاس درسشان جايي ندارد و حتي گاهي آنها را مخل در امر آموزش مي دانند و خيلي به ندرت از وسايل كمك آموزشي استفاده مي نمايند .

كلاس درس اين معلمان خشك و خشن است . به نظر اين معلمان دانش آموزان فرمان برداران محض هستند و فقط بايد آنچه را كه معلم مي گويد انجام دهند و خود هيچ گونه نظري ندهند . بيشتر بر حافظه تأكيد دارند و جنبه هاي عملي و عيني و كاربردي درسها را به دليل وقت گير بودن آن كنار مي گذارند . طول مدت تدريس اين معلمان زياد و بر عكس يادگيري دانش آموزان كم وضعيف است و معلم و شاگرد هر دو خسته مي شوند . بنابه دلايل فوق دانش آموزاني كه در كلاس درس اينگونه معلمان حاضر مي شوند اكثرشان دچار افت تحصيلي خصوصا" در رياضيات خواهند شد .

 

بي توجهي والدين نسبت به پيشرفت تحصيلي دانش آموزان :

 

تعدادي از والدين در شهرها و اكثر والدين در روستا به علل مختلف از قبيل علل اقتصادي و معيشتي نسبت به پيشرفت تحصيلي دانش آموزان خود نقش بي طرف ايفا مي كنند و نسبت به آن

بي توجهند . و اين حالت در حالي است كه اگر والدين در اين زمينه توجه بيشتري نمايند ، قطار پيشرفت جامعه كه موتور اصلي آن دانش آموزان هستند با سرعت بيشتري به حركت خود ادامه خواهد داد  و با نقايص كمتري روبرو خواهد شد .

نقش خانواده در پيشرفت تحصيلي بالاخص در درس رياضيات :

تحقيقات متعدد نشان مي دهد كه پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كه والدين آنها افرادي آگاه و باسوادند و بهتر به راهنمايي آنها مي پردازند بيشتر است . والدين با شناخت بيشتر از شيوه هاي صحيح تعليم و تربيت بهتري مي توانند به ياري فرزندان خود بشتابند .

راهنمايي تحصيلي به معني انجام دادن بخشي از كارها و تكاليف دانش آموز نيست . كمك به او به اين طريق باعث مي شود تا او نتواند بخشي از مطالب را به خوبي بياموزد .

نكته ديگر در اين زمينه اين است كه عده اي فكر مي كنند حفظ كردن مطالب رياضي يا درس ديگر و يا رونويسي به تنهايي تكاليف مهمي است . در صورتي كه هدف اساسي آموزش و پرورش ، ايجاد و پرورش خلاقيت و قدرت تجزيه و تحليل در دانش آموزان است . متأسفانه يكي از مشكلات اساسي نظام آموزشي تأكيد بيش از حد بر روي پرورش حافظه و حفظ كردن است .

بايد به دانش آموزان كمك كرد تا مطالب درسي را خوب بفهمند و بتوانند به زبان خودشان بيان كنند . مهمترين نقشي كه والدين در زمينه راهنمايي تحصيلي فرزندان خود مي توانند داشته باشند ايجاد محيطي آرام و مساعد براي مطالعه و انجام تكاليف است . يادگيري در شرايطي بهتر صورت
 مي گيرد كه در آن محيط آرام باشد و محركهاي مزاحم از جمله تلويزيون ، بازي  ساير كودكان و سروصداهاي ديگر كمتر باشد .

همچنين والدين مي توانند به جاي خريد اشياي غير ضروري براي دانش آموزان كتابهاي كمك درسي ، غير درسي و وسايل كمك آموزشي تهيه كنند .

 

سرانجام والدين بايد سعي كنند با دادن مسئوليتهاي مختلف در حد توان دانش آموزان احساس مسئوليت پذيري و عزت نفس آنها را تقويت كنند . تا نسبت به تدريس معلم نيز احساس مسئوليت كرده ، و تكاليف خود را درست تر انجام داده وقت بيشتري را صرف يادگيري كنند .

 

تأثير تغذيه و بهداشت در يادگيري درس رياضيات :

 

درس رياضيات از دروسي است كه در هنگام تعليم و آموزش ديدن و حتي آموزش دادن احتياج به شادابي خاصي دارد .

اصولا" امروزه معلمين براي تدريس درس رياضي ساعات اوليه حضور در كلاس را
در نظر مي گيرند ، اگر دلايل آن را بررسي كنيم مي بينيم كه در اين موقع هم فكر دانش آموز آماده است  و هم پس از يك استراحت كامل در اول صبح داراي يك شادابي خاص است . و روح و روان او از هر نظر آمادگي بيشتري دارد .

بر هيچ كس پوشيده نيست كه افرادي كه داراي وضعيت روحي و رواني و جسماني مناسبي نباشند به خوبي نمي توانند فكر خود را متمركز نمايند . و يادگيري در آنان به خوبي انجام نمي شود . از يكي از  عوامل مختلف اختلال در يادگيري درس رياضيات در كودكان ، بهداشت و تغذيه نامناسب و وضعيت بد روحي و رواني بچه هاست .

نوع تغذيه و بهداشت و مراقبتهايي كه از كودك مي شود ، مستقيما" در رشد او
اثر مي گذارد . سوء تغذيه و بخصوص كمبود پرتئين ، موجب كندي رشد وزن و حجم مغز
مي شود . در نتيجه دانش آموزي كه از كمبود تغذيه و بهداشت در رنج باشد مسلما"در يادگيري كليه دروس دچار مشكل خواهد بود ، چه برسد به يادگيري درس رياضي ، پس
به طور خلاصـه مي تـوان گفت كه نـابرابري امـكانات تـربيتي و تخـصصي در واقـع از خـانواده آغاز

مي شود . و خانواده ها بايد زمينه هاي مناسب بهداشتي و رواني و تغذيه اي را براي فرزندان فراهم آورند تا فرزندانشان به راحتي و درستي بتوانند ادامه تحصيل دهند و معلمين هم هنگام تدريس و دادن تكليف به بچه ها به اين مقوله توجه كافي داشته باشند .

 

تأثير آموزش پيش دبستاني در پيشگيري از شكست :

 

در مبارزه با مسئله شكست تحصيلي ، آموزش و پرورش پيش دبستاني ، چه از لحاظ رواني و چه از لحاظ پرورشي نقش اساسي دارد . رشد جسمي و رواني كودك از آغاز تولد تا 6 سالگي ، با آهنگي سريعتر از سالها و مراحل بعد انجام مي گيرد . در 3  سال اول زندگي  شبكه اعصاب و مغز كودك كه البته متأثر از عوامل زيست شناختي و رواني است ، به سرعت نمو مي كند . شوق يادگرفتن و آموختن در اين سنين جلوه اي خاص دارد . ولي شكوفايي آن وابسته به محيط خانوادگي و محيط آموزشي مدرسه است . در اين سالها كودك بسيار كنجكاو است . ولي اگر به پرسشهاي او پاسخهاي قانع كننده اي داده نشود ، به تدريج كنجكاوي او پژمرده مي شود .

آموزش و پرورش پيش از مدرسه ، تفاوتهاي ناشي از محيط اجتماعي و فرهنگي را كه خود زمينه شكست تحصيلي را فراهم مي كند ، تخفيف مي دهد .

بسياري از بررسيها نشان مي دهند كه كودكاني كه پيش از ورود به دبستان در كودكستان تحت تعليم و تربيت بوده اند ، در پايه هاي اول دوره ابتدايي نسبت به سايرين پيشرفت تحصيلي بيشتري دارند .

 

+ نوشته شده در  شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۸۴ساعت 18:1  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

استفاده از اوقات فراغت يكي از مسائل مهم و اساسي در زندگي تمام انسانهاست . و از آنجايي كه محصلين جامعه بعنوان يك معضل با آن دست به گريبانند لذا اين مطلب نيز
به عنوان يكي از عوامل مؤثر در افت تحصيلي درس رياضيات دوره ابتدايي محسوب مي شود .

تعدادي از مديران و معلمان ، خنديدن در كلاس و شوخي و تفريح را در شأن مدرسه
 نمي دانند ولي بايد دانست كه لازمه زندگي شوخي و تفريح است . آنچه كه بدان نيازمنديم آموزش و پرورش الهام بخش ، شوق انگيز و مفرح است . كه با ذوق و اكتشاف و هيجان آميخته باشد . اين شيوه به همراه گذراندن اوقات فراغت امكان پذير است .

تقريبا" همه صاحبنظران و جامعه شناسان معتقدند كه اوقات فراغت از بهترين
برنامه ها و سالهاي عمر دانش آموزان محسوب مي شود . بنابراين نبايد اين اوقات با ارزش را هدر داد و براي پر كردن و غني سازي آن بايد تلاش نمود . فراغت در كشور ما منحصر به تابستان نيست و دانش آموزان در طول روز نيز فراغت دارند .

فعاليتهاي ورزشي و مطالعه شايد بهترين وسيله براي گذراندن اوقات فراغت باشد . والدين در راهنمايي فرزندانشان ، يعني دانش آموزان ما معلمان ، نقش مهمي دارند . استفاده از وقت را بايد از كودكي به فرزند آموخت . به عقيده ما حتي در همان روستاهايي هم كه به عقيده دانش آموزان مكاني براي صرف اوقات فراغت نيست ، مي توان با تلاش و همت بيشتر مسجد روستا ، باغها و محيطهاي طبيعي سرشار از هواي پاك و لطيف را به عنوان يكي از بهترين مراكز گذراندن اوقات فراغت قرار داد ، تا دانش آموزان بتوانند در ساعات فراغت خود هم از لذت جسماني و هم از لذت روحي ، بهره مند شده و در ساعات درسي كه در كلاس حضور دارند . راحت تر به درس معلم گوش دهند و موجبات پيشرفت خود را ، فراهم كنند .

يكي از شيوه هاي گذران اوقات فراغت استفاده والدين و مربيان از طرح بازيهايي است كه در آنها مفاهيم رياضي گنجانده شده كه اگر اين بازيها ابتدا از ساده شروع شود البته دانش آموزان را به خود جلب نموده و علاوه بر لذت بردن از وقت و بازي ذهن آنان را براي پذيرش مسائل رياضي آماده و بارور مي كند .

در اينجا به عنوان نمونه دو تا از نمايشهايي را كه در آنها مفاهيم رياضي گنجانده شده و
مي تواند مورد استفاده معلمين و اولياي محترم قرار گيرد ، ذكر مي گردد .

 

نمايش تفريقهاي با انتقال :

مانند :                             235 

                                      157 -

مردي وارد كلاس مي شود : سلام ، بچه ها اسم من يكي است ، من يك خونه در جدول
( مكاني ) دارم ، آن خونه ، خونه يكي ها ست ، بچه ها من هميشه يك رقم هستم . اگر يه وقتي تعداد من زياد بشه كه به  10  برسم  يا  از  10  بيشتر  بشم .

 

در اين موقع مرد دوم وارد مي شود . سلام بچه ها ، آنوقت ديگر من مي آيم ، اسم من ده تايي است ، من در همسايگي يكي هستم  . اين همسايه من پسر من نيز هست ، بچه ها پسرم راست ميگه ، وقتيكه تعدادش آنقدر بشه كه به  10   يا بيشتر از  10   بشه اونوقت ديگه نمي تونه در خونه خودش جابگيرد . من ميام و كمكش مي كنم و آنچه را كه نمي تونه نگه داره با خودم به خونه خودم ميارم . خوب بچه ها من يك فرقي با پسرم دارم و اون اينكه پسرم يكي يكي زياد مي شه ولي من ده تا  ده تا زياد مي شوم . از طرفي شبيه به اون هم هستم اگر تعداد من به  ده يا بيشتر از  ده  برسد در اينصورت .

مرد سوم وارد مي شود : سلام بچه ها ،  اونوقت من مي آيم ، بچه ها اسم من صدتايي است . من در همسايگي ده تايي و يكي هستم ، ده تايي پسرم است ويكي نوه ام ، در اين خانواده كه شما مي بينيد دو پدرند و دو پسر ، اما سه نفريم .

خوب بچه ها پسرم راست ميگه ، وقتيكه تعدادش آنقدر بشه كه به ده برسد يا بيشتر از ده بشه ديگه در خونه خودش جا نمي گيره ، من مي آيم و كمكش مي كنم و آنچه
نمي تونه نگه داره با خودم به خونه ام مي آرم .

راستي بچه ها تا يادم نرفته يه داستاني برايتان تعريف كنم ، يكي از روزهايي گرم تابستان ما سه نفري تصميم گرفتيم به مسافرت برويم ، هوا خيلي گرم بود ، وقتي با هم مشورت كرديم قرار شد تا به كنار دريا برويم ، رفتيم بليط يگيريم ، آقاي بليط فروش گفت : قيمت بليط براي شما سه نفري  157 ريال مي شه اول قرار شد كه هر كدام از ما همان پولي را كه مربوط به خونه ما مي شه پرداخت كنيم ، لذا هر كدام از ما پولهاي جيبمان را بيرون آورديم :

يكي مي گويد :               من  5 ريالي داشتم .

ده تايي مي گويد :          من   30 ريالي داشتم .

صدتايي مي گويد :         من  200  ريالي داشتم .

 

وقتي كنار هم گذاشتيم :                235 

آنوقت پول بليط را زير آن نوشتيم :     157  -

 

يكي : من نمي تونم 7 ريال رو بدم  چون 5  ريال دارم .

ده تايي : ولي پسر جان غصه نخور ، من كمكت مي كنم يك ده تايي به شما مي دهم ، بيا ده ريال و حالا من هم نمي تونم  50 ريال رو بدم چون بيست ريال دارم .

صدتايي : غصه نخور پسرم ، من كمكت مي كنم يك صدتايي به شما مي دهم ، بيا اين 100 ريال خوب بچه ها ما با اين كمكهايي به هم كرديم تونستيم پول بليط رو بديم و يك ساعت بعد هم به مسافرت برويم .

معلم : سعي مي كند با طرح سؤالهاي مناسب مثلا"اينكه سه نفري چقدر پول داشتند ؟
قيمت بليط چقدر بود ؟ چقدر ديگر كم داشتند تا پول بليط بدست آيد ؟ چگونه پول بليط را جور كردند ؟  تدريس را ادامه مي دهد و كلاس را جذاب مي نمايد
.

 

( نمونه تدريس ) ((فعّال))

نمايش جمع و تفريق متناظر :

عدد  5 = 7 - 12               12 =  7 +  5 

بچه مرشد :  مرشد (( با صداي بلند ))

مرشد : جان مرشد ، چيه بچه مرشد (( با صداي بلند ))

بچه مرشد : بيا كه جمع جَمعه  و همه حاضرند  و از اين بهتر نمي شه .

مرشد : صبر كن با هم برويم (( با تق تق وارد كلاس مي شوند ))

بچه مرشد : مرشد جان اگر اجازه بدهي بساط و پهن كنم و تو هم يك نمايش براي بچه ها بدهي

مرشد : خوب گفتي آفرين به هوشت . خوب گوش كن . نمايش بي دسلاف نمي شه اول از بچه ها بخواه تا ما را خير كنند .  بعد شروع كنيم .

بچه مرشد : خوب بچه ها شنيديد . حالا هر كس به قدر همتش اين مرشد و
بچه مرشد رو كمك كنه .

دانش آموزان نشسته : چندتن حركت مي كنند و تعدادي سكه در داخل كشكول مرشد
 مي اندازند كه جمع تعداد سكه ها 12  تاست و سكه هاي زرد  7  تا و سكه هاي  سفيد5  تا خواهد بود .

مرشد : خوب بچه  مرشد مثل اينكه كافيه برويم سر اصل موضوع . (( با نگاه در داخل كشكول مي گويد )) . بچه مرشد من داخل كشكول را كه نگاه كردم تعدادي از سكه ها سفيد و تعدادي زرد بودند . همه را كه شمردم از تعداد انگشتان دو دست تو ، دو سكه بيشتر بود .هفت تا از سكه ها زرد هستند ، مي خواهم ببينم مي تواني بگوئي سكه هاي سفيد چند تا هستند .

بچه مرشد : فهميدم (( در حاليكه نگاه به انگشتان دو دست و سپس نگاه به انگشتان يك دست خود ميكند )) ميگويد فهميدم اما اگر اجازه بدهي من يك شعر براي بچه ها
مي خوانم اگر اونا خوب گوش كنند مي توانند از روي تعداد طوطي هايي كه من در باغ پسته ديدم به جمع سكه ها و از اتفاقاتي كه افتاده به تعداد بقيه سؤال شما پي ببرند .

مرشد : آفرين بچه مرشد  مي دونستم آبروي مرشد را حفظ مي كني . بخوان بچه مرشد  .
(( با صداي بلند ))

رفتم به باغ پسته

                   ديدم 12 طوطي                            روي درخت نشسته

 با عجله دويدم                     وقتي نزديك رسيدم                 ديدم  7  تا پريدند

                  پرسيدم از طوطيا                         بقيه ها چي شدند

گفتند وقتي دويدي                 آنها خيلي ترسيدند               پشت درخت پريدند

 

معلم : در اين موقع از يكي از بچه ها مي خواهد تا پاي تابلو بيايد و تفريق مربوط به شعر را پاي تخته بنويسد .                            5 =  7  -  12 

و سپس روبه مرشد مي كند و مي گويد : خوب آقا مرشد ، از شما ممنونيم  ، اما از شما مي خواهيم تا براي بچه هاي كلاس ، يك شعر بخوانيد اما اين شعر يك شرط دارد آنهم اينكه بايد شعري را بخواني كه شكل آن جمع باشد كه نظير تفريق بچه مرشد بشود .

مرشد : ما هم از شما كه ما را در جمع كلاس پذيرفتيد تشكر مي كنيم و چشم :

5  تـا  گنجشـك  خـستـه                            روي درخـت نـشـسته

نو  كاشون  ببين  چه تيزه                            پاهاشون ببين چه ريزه

هفـت  تا  ديـگه  رسيدند                            كنـار شـون نـشـستـند

با هم ميخواند آب بخورند                           بـالا بـرند تاب بخورند     
    خداكنه شكارچي هيچ كدومه نبينه              انشاء ا... چشاش كور بشه هيچ كدومه نگيره

                                  

                                   12 =  7  +  5 

+ نوشته شده در  سه شنبه نهم اسفند ۱۳۸۴ساعت 13:31  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

مسأله ديگري كه در شكست درس رياضيات سهم عمده اي دارد ، تعيين تكليف زياد ، كسل كننده اغلب نامربوط است . تعيين تكليف زياده از حد اصولا" پديده بعد از جنگ جهاني دوم است . معلمان شهر و مناطق حومه هر دو از والدين شكايت مي كنند كه معلم خوب را معلمي ميدانند كه تكليف زيادتري بدهد . زيرا آنها معتقدند ميزان يادگيري به طور مستقيم وابسته به مقدار تكليفي است

 كه توسط معلم تعيين مي شود و دانش آموز انجام مي دهد . برخي والدين به اجبار درخواست تمرين بيشتر براي كودك خود دارند . درحالي كه كودك از درك و انجام آن عاجز است . بچه هايي كه تلاش مي كنند تكليف خود را انجام دهند اغلب يك اشتباه در انجام تكليف دارند و گاهي ممكن است كه يك جمله يا كلمه و يا عدد را غلط بنويسند و تكرار اين نوشته ، در ذهنشان ملكه شود كه تغيير آن در آينده مشكل خواهد بود .

وقتي دانش آموزان كلاسهاي اول و دوم و سوم در خانه تمرين نمي كنند ، با
عدم رضايت والدين ( اعتراض ) روبرو مي شوند . و يا گاهي كه قصد انجام كار خود را دارند ، والدين دخالت مي نمايند و اغلب تكاليف بچه ها را خود انجام مي دهند تا نشان دهند به معلم كه فرزندشان چقدر باهوش است . اين باعث مي شود كه كودك اولا" خسته شود واز تكليف و مدرسه بيزار شود و ثانيا" عادت كند كه با طرفندهاي مختلف پدر و مادرش را به كمك براي تكاليف وا دارد . و خود از زير بار در رود .

علاوه بر اين معلمان تكاليف را متعادل نمي كنند . لذا ممكن است شاگردان يك شب غرق كار شوند و شب بعدي هيچ كاري نداشته باشند . عدم بازنگري و بازديد معلم از تكاليف بچه ها به دليل عدم وقت و زمان كافي نيز باعث مي شود كه بچه ها تكاليف خود راطوطي وار
و هر طور كه شد بنويسند و گاهي از مواقع جملات و كلماتي را از نوشته جا اندازند .

معلمان مي دانند كه دانش آموزان ضعيف به ندرت تكليف انجام مي دهند پس ميزان تكاليف را بر اساس تفاوتهاي فردي بچه ها تعيين مي كنند . اگر به همه بچه ها به يك اندازه تكليف داده شود ، فاصله دانش آموزان ضعيف از قوي خيلي بيشتر خواهد شد زيرا تكليف بيشتر باعث افت بيشتر دانش آموزان ضعيف مي شود و از طرفي باعث پيشرفت دانش آموز قوي خواهد شود .

يك مشكل جداگانه در مورد تكاليف خانه اين است كه محصلان احتمالا" در يك خانه
 شلوغ با سـروصداي دائمي راديـو ، تلويزيون و رفت و آمد مكرر افراد زندگي مي كنند ، توقع داشتن

 ازمحصلان براي غلبه بر اين مشكلات در 200 شب سال توقع بسيار زيادي است . نتيجه اينكه والدين بايد از چانه زدن به معلمان براي دادن تكاليف زيادتر خودداري كنند .
چرا كه به اعتقاد اكثر معلمان با داشتن آزادي در كاهش اساسي تكاليف منزل خيلي بهتر و مؤثرتر مي توانند تدريس كنند . بنابراين در تعيين تكاليف رياضي به كودكان ودانش آموزان بايد به نكاتي به شرح زير نيز توجه داشته باشيم :

1- تكليف بايد به اندازه باشد ، نه كم و نه خيلي زياد باشد .

2- در دادن تكليف بايد تفاوتهاي فردي را در نظر گرفت .

3- تكاليف بايد هدفدار باشد .

4- بايد هر روز توسط معلم به دقت بررسي شود و نقايص گوشزد شود .

5- از انجام و تعيين تكاليف تكراري بايد بپرهيزيم .

6- در كلاسهاي پايين تر بهتر است كه تكاليف در حضور معلم و در كلاس انجام شود .

 

اثرات مثبت يك تكليف شب ايده آل رياضي :

 

1- پيشرفت و يادگيري سريع رياضيات

1- بخاطر سپردن بهتر دانش و اطلاعات رياضي

2- درك بيشتر رياضي

3- تفكر انتقادي بهتر ، تشكيل مفاهيم رياضي

4- تقويت و غني سازي

2- اثرات تحصيلي
بلند مـدت

1- اشتياق به يادگيري در اوقات فراغت

2- بهبود طرز فكر نسبت به مدرسه و درس رياضيات

3- عادت به مطالعه و مهارت آموزي

3- اثرات غير تحصيلي 

1- خود راهبري بيشتر             

2- خود انضباطي بيشتر

3- تنظيم بهتر وقت                

4- كنجكاوي بيشتر

5- استقلال بيشتر

6- قدرداني بيشتر اوليا از مدرسه و شركت در فعاليتهاي مدرسه

                   جدول  شماره (( 1 ))


اثرات منفي يك تكليف شب نا مناسب رياضي :

 

1- بيزار شدن

1- از دست دادن علاقه به مطالب درسي

2- خستگي جسمي و روحي ( عاطفي )

3- محروم شدن از اوقات فراغت و فعاليتهاي اجتماعي

2- دخالت اوليا

1- فشار والدين براي انجام تكاليف و عملكرد خوب

2- اغتشاش و گيجي در خصوص تضاد بين روشهاي معلمان و والدين

3- تقلب

1- رونويسي تكاليف از ساير دانش آموزان

2- واگذاري تكاليف به ساير افراد

3- جا انداختن برخي از كلمات و جملات

4- افزايش فاصله بين دانش آموزان ضعيف و دانش آموزان ممتاز

                                جدول شماره  (( 2  ))

به توصيه (( كوپر )) در تمام پايه ها و كلاسهاي درسي بايد تكليف اجباري و به شرح ذيل داده شود .

 پــايــه

مقدار تكليف در هفته

زمان انجام هر تكليف

اول     تا     سوم

چهارم  تا    ششم

 

هفتم   تا     نهم

دهم   تا   دوازدهم

1        تا         3   تكليف

2        تا          4  تكليف

 

3       تا          5   تكليف

4       تا          5  تكليف

15 دقيقه

15   تا    45   دقيقه

 

45   تا     75   دقيقه

75   تا   120   دقيقه

 

در پايان كوپر چنين نتيجه مي گيرد كه مطالعه من نشان داد كه تكليف شب به عنوان يك ابزار آموزشي مقرون به صرفه است و بايد اهداف مختلفي را در پايه ها و كلاسهاي مختلف تحقق بخشد و انتظار ما در خصوص كارآيي آن بويژه در كوتاه مدت و در مقطع ابتدايي نبايد افزون از حد باشد .

ضمنا" بايد توجه داشته باشيم كه تكاليف شب براي ثبات يادگيري است
نه يك روش يادگيري  .

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۴ساعت 17:28  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

عدم استفاده از وسايلي كمك آموزشي يك از علل افت در درس رياضي مي باشد .

براي آگاهي از چگونگي تأثير اي نعلت در افت درسي بچه ها ، ابتدا بايد  با مفهوم وسايل كمك آموزشي ، اهميت و فايده وسايلي كمك آموزشي ، آشنا شويم .

مفهوم وسايل كمك آموزشي :

هر چه كه بتواند كيفيت تدريس ويادگيري را افزايش دهد وسيله اي براي كمك به آموزش ايت . رسانه هاي نوشتاري از اولين رسانه هايي بودند كه در مار تعليم و تربيت از آنها استفاده مي شده است ، و سپس رسانه هاي ديگري از قبيل تصاوير ، نقشه ها ، اسلايد ، فيلم ، تلويزيون  و بسياري از رسانه هاي ديگري كه وارد جريان تعليم وتربيت شده اند  .

اهميت وسايل كمك آموزشي :

تحقيقاتي كه تا به حال به عمل آمده است نشان مي دهد كه از طريق تدريس معمولي تنها  % 30 مطالب از مطالب مورد تدريس ياد گرفته مي شود در حالي كه اگر يادگيري
با استفاده صحيح از وسايل ارتباطي به عمل آيد ميزان يادگيري افراد را تا % 75 بالا مي برد .

درس رياضيات از جمله دروسي است كه داراي وسايل كمك آموزشي زيادي چه دست ساز و چه آماده بوده و عدم استفاده از آنها نقش بسياري بر افت تحصيلي اين درس خواهد داشت .

فوايد استفاده ازوسايل كمك آموزشي :

1- وسايل كمك آموزشي بازده آموزشي را از لحاظ كمي و كيفي افزايش مي دهد .

2- وسايل كمك آموزشي مي تواند يادگيري را انفرادي كند .

3- وسايل كمك آموزشي آموزش را با قدرت بيشتري عملي مي سازد .

4- وسايل كمك آموزشي دسترسي به فرهنگ و آموزش را به طور يكسان براي همه ميسر مي سازد .

5- وسايل كمك آموزشي اساس قابل لمس را براي تفكر و ساختن مفاهيم فراهم مي سازد . و در نتيجه از ميزان عكس العمل گفتاري دانش آموز مي كاهد .

6- مورد علاقه زياد و فراون شاگردان هستند و توجه به آنها را به موضوع اصلي معطوف مي سازد .

7- اساس لازم را براي يادگيري تدريجي و تكميلي آماده مي سازد و در نتيجه يادگيري  را دائمي مي كند .

8- تجارب واقعي و حقيقي را در اختيار شاگردان قرار مي دهد و در نتيجه موجب فعاليت ايشان مي شود .

9- پيوستگي افكار را موجب مي گردد  .

10- در توسعه و رشد معني در ذهن شاگرد مؤثر هستند .

11- مهارتي را به طور كامل و مؤثر به دانش آموزان مي آموزد .

12- تجاربي را در اختيار شاگردان قرار مي دهد كه از راههاي ديگر امكان ندارد .

استفاده از وسايل آموزشي موجب مي شود كه دانش آموزان از همه حواس خود جهت يادگيري مطالب استفاده كنند . از آنجا كه % 75  از يادگيري مطالب توسط چشم و بينايي ياد گرفته مي شود ، اين موضوع باعث شد كه معلمان بيشتري به استفاده از وسايل كمك آموزشي و وسايل بصري روي آوردند .

يكي از عللي كه تعدادي از معلمان از وسايل كمك آموزشي استفاده نمي كنند اين است كه فكر مي كنند كه منظور از وسايل كمك آموزشي همان وسايلي است كه فقط به منظور آموزش دانش آموزان و با هدف وسيله كمك آموزشي از قبل ساخته شده مي باشد .

ولي اين فكر اشتباهي مي باشد ، زيرا با وسايل دور ريختني و مازاد نيز مي توان يك وسيله كمك آموزشي ساخت كه به اهداف مورد نظر درس برسيم .

اگر بخواهيم نتيجه تحقيقات پياژه و ساير محققين ارزشمند را در مورد تدريس رياضيات به كودكان ، در يك جمله خلاصه كنيم بايد بگوئيم : وسايل كمك آموزشي را به مدارس ببريم . هيچ معلمي نبايد در تدريس رياضيات بويژه در سالهاي اوليه دبستان ، بدون وسيله كمك آموزشي باشد . البته بيدرنگ بايد تذكر دهيم كه منظور ما اين نيست كه معلم نمي تواند بدون داشتن وسايل از پيش ساخته و تعيين شده  رياضيات را تدريس كند ، بلكه يك معلم در صورتي كه مفاهيم را به درستي درك كند و روش تدريس صحيح داشته باشد، مي تواندحتي از نخودولوبيا و چوب كبريت نيز در تدريس رياضيات استفاده كند .

افت در دروس ديگر و تأثير آن بر رياضيات :

دانش آموزاي كه در درس فارسي ( خواندن ) مشكل دارد ، مسلما" در درس املاء و نگارش مشكل خواهدداشت ، چون كسي كه نتواند به درستي كلمه يا جمله اي را بخواند هيچ موقع نخواهد توانست درستي آن را درك كند و بنويسد .

تحقيقات نشان مي دهد كه بيشتر دانش آموزاني كه در درس رياضيات ضعيف هستند در درس املاء و فارسي نيز مشكل دارند و يا بر عكس . كه البته عكس اين قضيه بيشتر صارق است . يعني دانش آموزاني كه در درس املاء فارسي ضعيف هستند هم مشكل دارند .

دانش آموزي كه نتواند سؤال ( پرسش ) به درستي بخواند ، نخواهد توانست درك كند و در نتيجه نخواهد توانست آن را تحليل نمايد و در نهايت از حل مسئله عاجزخواهدبود .

كه گفته اند فهم و درك سؤال ( مسئله ) نصف حل آن است . يعني وقتي كه مسئله را فهميدي به راحتي مي تواني جواب آن را هم بدهي  .

از طرفي ديگر دانش آموز كه از يك درس غير از رياضي ضعيف باشد به دلايل مختلف مثل يأس ، ناميدي و ...... ممكن است نظر او نسبت به ساير دروس برگردد و باعث شكست او در ساير دروس شود . كه در اينجا معلم دلسوز و فداكار او مي تواند با گرفتن نقاط قوت او باعث تشويق وي شود . و با شناسايي و رفع ضعفهاي او باعث پيشرفت او گردد .

 

فراموشي و عدم توجه كافي در هنگام نوشتن و حل تمرينها

الف- فراموشي :

كودكان از نظر نيروي يادآوري و حفظ مطالب با يكديگر فرق دارند .

كودك هر چه با هوش تر باشد حفظ كردن مواد درسي برايش آسان تر است .

اما هوش تنها عامل نيست بلكه روش تدريس نقش مهمي دارد .

انواع فراموشي :

الف- فراموشي با علم به اينكه مطالب را آنقدر نمي دانيم كه بتوانيم آن را به خاطر آوريم .

ب- فراموشي با اطلاع به اينكه موضوع را خوب مي دانيم ولي به عللي نمي دانيم در حال حاضر آن را به ياد آوريم .

ج- فراموشي همراه با ميلي ناخودآگاه براي فراموش كردن

علل فراموشي :

1- تداخل : پيش از آنكه بخواهيم مطلبي را اضافه بر مطالب ديگري كه قبلا" آموخته ايم ، فراگيريم لازم است آن اندازه به مطلب نخست مهلت بدهيم تا در ذهن جايگزين شود .

2- كاستي : حافظه در اثر زمان دچار كاستي يا ضعف مي شود . كاستي در صورتي پديد مي آيد كه به مطلب آموخته شده كم مراجعه مي شود . هر چه آموخته هاي گذشته را كمتر به كار بريم  زودتر آنها را فراموش مي كنيم .

3- كمبود وقت براي يادآوري : براي يادآوري يك مطلب به زمان لازم و زمينه مناسب نياز است در غير اين صورت آموخته ها ممكن ايت از ذهن دور شوند و به راحتي نتوانيم آن مطلب را ياد آوريم .

4- ترس هنگام يادآوري و سركوبي : هرگاه تجربه گذشته در ما احساس شديد اضطراب يا گناه به وجود آورده باشد ، مي خواهيم خاطره آن تجربه را از ضمير خود دور سازيم و آن را فراموش كنيم .

اعتماد به حافظه كمك مي كند - مثلا" ترس از امتحان به سبب ناتواني فرد و بي اعتمادي به خود پديد مي آيد . هر چه بتوانيم اعتماد يادگيرنده را بيشتر جلب كنيم
امكان دارد ترس او كمتر شود .

كودكان از نظر نيروي يادآوري و حفظ مطالب با يكديگر فرق دارند .

كودك هر چه با هوش تر باشد حفظ كردن مواد درسي برايش آسان تر است .

اما هوش تنها عامل نيست بلكه روش تدريس نقش مهمي دارد .

تشكيل صورتهاي ذهني :

هر يك از حواس ما داراي صورت ذهني خاص خود است . مثلا" وقتي تصوير شيئي را كه در زمان گذشته ديده ايم در فكرمان مجسم مي كنيم ، ادراك ما يك تصوير بصري است . يا وقتي صدايي را به خاطر مي آوريم كه در گذشته آنرا شنيده ايم ، تجربه ما يك تصوير سمعي است . هنگامي كه احساس شيئي را در خاطر زنده كنيم كه در گذشته هم آن را لمس كرده ايم يك تصويري لامسه اي را در ذهن مجسم مي كنيم .

بويي را كه در گذشته استشمام كرده ايم اگر دوباره به ذهن برگردانيم يك تصوير بوياي است .  و به خاطر آوردن مزه خوراكي كه قبلا" آن را خورده ايم يك تصوير چشايي است . اگر احساس عضلاني را در ذهن مجسم كنيم تجربه ما يك صورت ذهني از جنبش ماهيچه اي است .

هنگام درس شاگردان را وادار كنيم تا حد امكان حواس مختلف خود را بكار ببرند .

حافظه به تداعي بستگي دارد :

حافظه به تداعي يا همخواني مربوط است . براي به يادآوردن مطالب يك موضوع خاص به نيروي پيوندهايي كه هنگام آموختن به وجود آمده است بستگي دارد . هر چه اين همخوانيها نيرومندتر باشد ، مطالب زودتر و آسان تر به يادآورده مي شوند .

تداعي در موارد زير به وجود مي آيد :

1- مجاورت : يكي از راههاي كمك به كودكان براي ايجاد بيان مطالب آن است كه اين مطالب را با هم بياوريم و نشان دهيم . در نتيجه شنيدن و ديدن واژه ها و يا اعداد كه با يكديگر نشان داده شده اند ، كودكان پيوندي بين اين دو مطالب بوجود مي آورند .

مثال :     5  =  3  : 15            15  = 5  +  3 

2- مشابهت : به خاطر سپردن و به ياد آوردن واژه name  در زبان انگليسي از آن جهت براي كودك ايراني آسان است كه با واژه (( نام )) در زبان فارسي شباهت دارد . هر چه بيشتر بتوانيم راههايي را نشان دهيم كه مطالب تازه بيشتر مطالبي باشد كه كودكان قبلا" با آن آشنايي داشته اند . 

3- تضاد : هرگاه مطالب تازه متضاد با چيزهايي باشد كه كودك به آنها آشنايي داشته است  ، مي توان از اين راه به حافظه و يادگيري او كمك كرد .

اثر علاقه : هر چه كودك به رياضي علاقه داشته باشد به آن توجه بيشتري مي كنيد و آن را بهتر به خاطر مي سپارد . پس بايد زمينه علاقمند شدن دانش آموزان را بهدرس رياضيات فراهم آوريم .

تازگي و تكرار : كودك درسي را كه ديروز آموخته است ممكن است درس شش هفته پيش خود بهتر به خاطر داشته باشد ولي اگر درس شش هفته پيش نيز به حد كافي دوره شود ، شاگر اگر از درس روز گذشته بيشتر به خاطر نداشته باشد ، كمتر به ياد نخواهد داشت بنابراين معلم درس رياضيات بايد وقت فراواني را به دوره اختصاص دهد .

اهميت ياد آوري : بايد دانش آموزان را وادار كنيم تا مطالبي را كه آموخته اند بياد آورند . بياد آوردن بيشتر از گوش دادن كوشش و فعاليت لازم دارد و هرچه شاگردان در اين باره بيشتر كوشش كنند معلومات دريافتي را بهتر به ذهن مي سپارند و كمتر فراموش مي كنند .

ب- عدم توجه :

تعدادي از دانش آموزان با اينكه عمليات مربوط به رياضي را به خوبي مي دانند ، اما به علت عدم توجه كافي دچار اشتباهاتي مي شودند كه نمره آنها را در درس رياضي كاهش مي دهد . مثالهاي زير نمونه هائي از اين اشتباهات هستند :

1- عدم توجه به علامتها :

                                                     97  ×                         97   -

                                                     4                              79    

                                                    101                           176 

2- عدم دقت به ستونها :

                                                   97                             97  

                                                79   +                             79  -

                                               1049                             707  

3- عدم توجه به نوشتن كامل اعداد :

                                                         97 

                                                        79  +

                                                      76

4- جا انداختن اعداد :

                                          97                         97 

                                         79  -                      79  +

                                         88                         106 

5- محاسبه نكردن يك عدد :

                                                                  97 

                                                                  3     ×

                                                                  921

6- به كار بردن نادرست عضو خنثي :

                                                                  91 

                                                                  13  + 

                                                                  93 

7- اشتباه در اثر مجاورت نويسي :

                                                       14 

                                                 36+ 15  +

                                                 43 9  2

                                                 979 

اين قبيل دانش آموزان در واقع عمليات مربوط به رياضي را مي دانند ، اما توجه و دقت كافي ندارند . و معلم بايد در اينگونه دانش آموزان دقت آنان را پرورش دهد . و آگاه باشد كه تمرين بيشتر و تدريس دوباره درس براي آنان بي فايده و حتي مضر خواهد بود .

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۸۴ساعت 22:29  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

1- آمار نشان مي دهد كه 1% از جمعيت رواني شديد و 10% آنها از اختلالات رواني خفيف در رنج هستند .  در بيماريهاي رواني تغيرات غير طبيعي در رفتار و روان شخص به وجود مي آيد و باعث ايجاد اختلال در فعاليتهاي فرد مي شود . جسم و روان بهم وابسته هستند و عده اي به دليل اينكه هنوز نمي دانند بيماري رواني چيست . هنگامي كه به مراكر بهداشتي و درمانگاهها و يا بيمارستانها مراجعه مي كنند . غالبا" بيماريهايي جسمي را مطرح مي كنند . چنانچه مربيان و معلمين نسبت به بيماريهاي رواني موجود در روح كودك پي نبردند و درصدد علت يابي و رفع آن برنيايند باعث خواهد شد كه اين عوامل در روي تحصيل دانش آموزن اثر گذاشته و موجبات افت تحصيلي او را فراهم كنند . در ذيل به چند نمونه از عوامل رواني كه موجبات افت تحصيلي در درس رياضيات را فراهم مي كنند اشاره مي شود .

الف - كمرويي و گوشه گيري :

كمرويي و كناره گيري كودك ، كوششي براي خودداري از ارتباط با محيط اطراف است . كودك كمرو و گوشه گير ممكن است از موقعيت هايي مانند : شكست ، انتقاد ، كمبود اعتماد به نفس ، دستپاچگي يا تحقير ، ترس داشته باشد . متأسفانه كودكان كمرو و كناره گير معمولا" مورد توجه قرار نمي گيرد . علت نيز آن است كه نسبت به كودكان ديگر كمتر توجه اطرافيان را به خود جلب مي كنند كه اين خود يكي از علل رواني مؤثر در افت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي در درس رياضيات مي باشد .

معلمين و مربيان محترم بايد علت اصلي كمرويي را پيدا كنند به عنوان مثال معلم مي تواند با استفاده از دروس ديگر از جمله فارسي و نقاشي ، و در فعاليتهايي مانند يادداشت هاي روزانه ، نمايش ايفاي نقش ، جملات ناتمام ، قصه گويي يا فنون مشابه ، كودك را بهتر بشناسد . چرا كه كودكان ، اغلب احساسات خود را در اين گونه از فعاليتهاي واضح بيان مي كنند .

راههاي مبارزه با كمرويي :

1- از كودك كمرو بخواهيد كه در دروسي كه از توانايي بالاتري برخوردار است(با توجه به تشخيص معلم ) به دانش آموز ديگر يا يك همكلاسي ، در نقش يك معلم سرخانه كمك كند تا به تدريج كمرويي او برطرف گشته و كم كاري او در رياضيات نيز از بين برود .

2- كودك كمرو را در فعاليتهاي گروهي كودكان ديگري كه با آنه دوست است ، درگير سازيد .

3- از دستپاچه كردن كودك كمرو خودداري كنيد . با صحبت كردن در مورد كمرويي آنها را نارحت نسازيد . از كارهاي نمايشي و اجرايي مانند : صحبت كردن در مقابل كلاس كه او را دستپاچه مي كند ، خودداري كنيد .

4- به كودك كمرو و مسئوليتهاي مختلفي واگذار كنيد ; مسئوليتهايي مانند : كمك به مسئو لين مدرسه ، توزيع تداركات .

5- دانش آموزان كمرو را در كلاس مورد تنبيه و سرزنش قرار ندهيد . و عيب اين كودكان را در پيش جمع بازگويي نكنيد .

6- او را با ديگران مقايسه نكنيد .

 

(( كيت )) ( 1972 ) در مواجهه با كودك گوشه گير ، استفاده از مجموعه اي از فنون را ، پيشنهاد مي كند :

1- بنا كردن رابطه با كودك بر پايه اعتماد ، اطمينان و درك .

2- آموزش از فنون (( ابراز وجود )) به كودك .

3- تمرين و ايفاي نقش ، به وسيله مشاور ، سپس به وسيله كودك .

4- تمرينهاي (( آرامش طلبي عضلاني )) مانند تمرينات تنفسي .

5- تعليم هماهنگي حركتي .

6- بازسازي شناختي .

 

ب- هراس از مدرسه :

يكي ديگر از دلايل مؤثر در افت تحصيلي دانش آموزان ابتدايي در درس رياضيات هراس از مدرسه مي باشد در مطالعات اوليه چنين به نظر مي رسد كه گويي هراس ، با
روي گرداني از مدرسه بسيار متفاوت است . آسيب شناسان پذيرفتند كه مدرسه گريز معمولا" به خانه اي متعلق دارد كه در آن فقر مادي و عاطفي حاكم است  .احتمالا" او از لحاظ هوش از حد متوسط پايين تر است .

ولي آن موارد اوليه اي كه به عنوان مدرسه هراس مشخص شدند ظاهرا" نكته را تأييد كردند كه كودك مدرسه هراس به خانه اي تعلق دارد كه وضع مالي آن رضايت بخش و به احتمال زياد به جاي اينكه فاقد جو عاطفي باشد ، از آن سرشار است . هوش اين كودكان از سطح متوسط بالاتر است .

اما نتيجه اي كه از تحقيقات به عمل آمده حاكي از آن است كه ممكن است كودكان با هر سطح هوشي و با هر زمينه اجتماعي و از هر خانواده اي و با هرگونه آرماني ، به مدرسه گريزي يا هراس از مدرسه دچار شوند  .

ريشه بيشتر اي نحالان همان ترس ( اضطراب ) از ترك خانه است . و اگر كودك را وادار به اين كار ( رفتن به مدرسه ) كنيم ، اضطراب او تبديل به هراس مي شود . از طرفي مدرسه غالبا" نخستين مكاني است كه كودك ناگزير است كه بدون حمايت پدر و مادرش ، در آن تمام روز يا قسمتي از روز را بگذراند .

از عوارض و نشانه هاي هراس از مدرسه مي توان سردردهاي گوناگون و يا دردهاي مختلف يا بي حالي و بي حوصلگي را بيان كرد .

راههاي مقابله با آن و مداواي آن :

1- راهنمايي كودك به مراكز مشاوره و درمانگاههاي راهنمايي كودك

2- ريشه يابي علل و برطرف نمودن زمينه هاي پيدايش

3- مشاوره با والدين دانش آموزان و راهنمايي آنها

4- عادي نمودن اوضاع مدرسه و جو كلاس و محيط به صورتي كه باعث جذب دانش آموز گردد .

5- هماهنگ عمل نمودن معلم و اوليا در رفع نقيصه

6- سخت جلوه ندادن درس رياضيات

7- انتخاب معلم يا معلماني براي كودكان كه از هر نظر صلاحيتهايي را دارا باشند .

 

ج- نگراني :

نگراني برادر يأس است . امكان دارد كه كسي انگيزه بيش از حد داشته باشد ، ولي اگر همراه با نگراني باشد باعث ركود يادگيري مي شود .

براي كاهش نگراني (( بازي )) از اهميت بالايي برخوردار است . كودكان براي چابك شدن به دوندگي و كوه نوردي روي نمي آورند ، بلكه به خاطر اينكه از آن يك لذت غريزي مي برند ، دنبال آنند . اما در نتيجه تمرين دوندگي و كوه نوردي چابك نيز مي شوند . اگر رياضيات را به اعتبار خود و به خاطر لذتي كه از آن ( خود رياضيات ) مي برند بياموزند و بخوانند آن را بهتر فرا خواهند گرفت .

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۸۴ساعت 6:2  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

يكي ديگر از عوامل مهم در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان عوامل خانوادگي است . خانواده اولين مكاني است كه كودك در آن زندگي مي كند و تربيت مي يابد . بسياري از روانشناسان معتقدند كه : شخصيت كودك در شش سال اول زندگي شكل مي گيرد .

عمده ترين عوامل خانوادگي مؤثر در پيشرفت تحصيلي عبارتند از :

1- شرايط عاطفي و امنيت محيط خانواده

2- شرايط اجتماعي و اقتصادي

3- تحصيلات و سطح فرهنگ خانواده

4- تعداد اعضاي خانواده

5- اشتغال كوكان

6- اشتغال مادران

7- ارتباط بين اوليا و مربيان

8- اثرات تلويزيون

9- حاكميت ارزشهاي مادي

 

اكنون از بين عوامل فوق به توضيح اهم آنها مي پردازيم :

1- شرايط عاطفي و امنيت محيط خانواده :

خانواده اولين كانون تربيتي كودكان به حساب مي آيد و كودك مقدار قابل توجهي از وقت خود را در آن مي گذراند بهرام زاده ( 1372  ) به فقل از شاروك ( 1967 )
 مي گويد : (( محيط خانوادگي بيش از بهره هوشي كودكان در موفقيت تحصيلي آنها مؤثر است . )) شايد بتوان گفت مهم ترين عامل مؤثر در شكل گيري نگرش دانش آموز نسبت به تحصيل ، خانواده است .

چنانچه نگرش خانواده ، نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفي باشد و يا بين آنچه مي گويند آنچه عمل مي كنند تفاوت وجود داشته باشد طبيعي است كه به تدريج فرزند آنها نيز نگرش منفي به درس و تحصيل پيدا خواهد كرد . پدران و مادراني كه درس را كاري بيهوده و اتلاف وقت تلقي مي كنند همين نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و براي پيشرفت درس آنها هيچ گونه كوششي انجام نمي دهند .

گاهي ممكن است يك خانواده از نظر مالي و اقتصادي در حد مطلوبي باشد اما فرزندان آن خانواده به دليل اختلاف و كشمكش هاي خانوادگي بين پدر ومادر و يا بين هر يك از اعضاي خانه كه محيط خانه را به محيط نا امن تبديل مي كنند ، دچار افت تحصيلي مي شوند .

دانش آموزي كه در خانواده باپدر ومادر درگير است ، براي نشان دادن مخالفت خود با آنها ناخودآگاه سعي مي كند برخلاف ميل آنها رفتار كند . از اين رو چون تمايل و حساسيت پدر و مادر به تحصيلي را مش شناسد ، در درس خواندن كوتاهي مي كند  . نوجوانان در سن بلوغ به علت تغيرات جسمي و روحي ، به مسائلي غير از درس و مدرسه توجه مي كنند . ممكن است شديدا" به ورزش روي آورند يا بيشتر به فكر تفريح و گردش باشند . پسر نوجواني عقيده داشت كه : درس خواندن مال دخترها است . اين نوع فكر مي تواند اثر نامطلوب بگذارد ( معتمدي ، 1373 )

خيّر ( 1365 ) در تحقيقي تحت عنوان(( رابطه شكست تحصيلي با زمينه ها و شرايط خانوادگي )) درصدد يافتن برخي از عوامل يا ويژگي هاي خانوادگي گروهي از
شكست خوردگان تحصيلي بوده است . نتايج نشان مي دهد كه عواملي چون شغل پدر ، ميزان تحصيلات والدين ، حضور يا نبود يكي از والدين در خانه ، وضعيت اقتصادي واندازه خانواده از جمله عواملي هستند كه با موفقيت و يا شكست تحصيلي دانش آموزان رابطه دارند .

2- شرايط اجتماعي و اقتصادي :

درصد قابل توجهي از دانش آموزاني كه به طور جدي دچار افت تحصيلي شده بعضا" ناگزير در مدارس استثنايي مشغول به تحصيل مي شوند واز (( عقب ماندگان فرهنگي )) به شمار مي آيند .كودكاني متعلق به خانواده هايي هستند كه از تبار اقتصادي و اجتماعي
فوق العاده ، پايين بوده تواما" با فقر اقتصادي و فرهنگي مواجه اند ، از انگيزه تحصيلي بسيار پاييني برخوردارند .

از سوي ديگر در كنار فقر فرهنگي و محروميت هاي محيطي ، شرايط اقتصادي اجتماعي حاكم بر جامعه نيز در چگونگي تبلور انگيزه هاي رشد و پيشرفت يا افت تحصيلي دانش آموزان نقش بسزايي دارند ( افروز ، 1375 )

دانش آموزاني هستند كه از نظر بهره هوشي و جسماني هيچ گونه ناراحتي و عقب ماندگي ندارند ، اما بر اثر فقر خانوادگي ، تحمل گرسنگي و كمبود ها و نداشتن وسايل نمي توانند به طور مرتب در مدرسه حضور يابند و درس هاي خود را فرا گيرند ، در نتيجه دچار عقب ماندگي مي شودن . در واقع فقر به سلامت و آسايش كودك لطمه مي زند .

وضعيت اقتصادي تعيين كننده محل سكونت است و اگر دانش آموزان به دليل فقر مالي نتوانند محل مناسبي داشته باشند ، براي انجام تكاليف و مطالعه دروس با مشكل روبرو خواهند بود . از يك طرف محل سكونت تعيين كننده نوع مدرسه اي است كه كودك در آن درس مي خواند . وقتي محل سكونت دانش آموز در يك محل فقير باشد ، چه از نظر امكانات آموزشي و چه از لحاظ معلمان ، با كمبودهايي روبرو مي شودن ، كه مستقيما" بر پيشرفت تحصيلي او اثر مي گذارند . فقر مالي سبب مي شود كه دانش آموز از غذاي كافي و استراحت لازم محروم بماند و يا براي جبران كمبودهاي خود و خانواده ساعاتي از روز را به كار مشغول شود در نتيجه فرصت كافي براي انجام تكاليف رياضي و تمرين بيشتر نداشته باشد .

همچنين سطح آرزوهاي دانش آموزان خانواده ثروتمند و مرفه متفاوت از خانواده هاي فقير و كم درآمد است و همين تفاوتهاي كمي و كيفي ، بالا بودن شكست هاي تحصيلي در طبقات اجتماعي كم درآمد را به رغم وجود سطح توانايي هاي برابر ، توجيه مي كند ( لوگال ، ترجمه شجاع ، 1374 )

علت افت تحصيلي و يا ترك تحصيلي در كشورهاي مختلف متفاذوت است . طبق گزارش گروه مشاوران يونسكو ( 1369 ، ترجمه مشايخ ) در هندوستان دانش آموزان بيشتر به علت كمبود لباس و عدم امكانات و شهريه ، ترك تحصيل مي كنند . همچنين آمار نشان مي دهد كه 30 درصد ترك تحصيل كنند گان زن بر اثر عدم علاقه والدين به تحصيل بوده است . در فيليپين خانواده هاي متعددي وجود دارند كه اغلب هزينه ناچيز تحصيل كودكان براي آنها مبلغ مهمي تلقي مي شود .

در بعضي خانواده ها دختران بايد در خانه بمانند و به كار كمك كنند و يا از بچه هاي كوچك نگهداري كنند . در پاكستان 60 درصد از ترك تحصيل كنندگان فقر را عامل آن ذكر كرده اند .

3- تحصيلات  و سطح فرهنگ خانواده :

سطح تحصيلات و فرهنگ خانواده همانند ساير عوامل مؤثر در پيشرفت تحصيلي به اشكال مختلف در پيشرفت تحصيلي و يا افت تحصيلي تأثير مي گذارد .

1-3- پايين بودن سطح تحصيلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب مي شود كه خانواده نتواند كمكهاي درسي لازم را به دانش آموز ارائه دهد .

2-3- پايين بودن سطح تحصيلات خانواده سبب مي شود كه والدين در خانه از روزنامه، مجلات و ديگر رسانه ها كمتر استفاده كنندودانش آموزان از اين لحاظ محروم باشند .

3-3- به دليل فقر فكري نمي توانند نگرشهاي لازم را به فرزندان خود براي ادامه تحصيلات بدهند .

4-3- والدين كم سواد و بي سواد معمولا" كمتر به مسأله پيشرفت تحصيلي فرزندان خود فكر مي كنند .

5-3- از روابط و همكاري نزديك با اولياي مدرسه آگاهي كافي ندارند و كمتر به مدرسه مي روند و كمتر جوياي وضعيت درس فرزندان خود مي شوند .

نكته قابل ذكر در اين زمينه اين است كه گر چه نظارت و كمك غير مستقيم والدين در امور مربوط به درس و تحصيل فرزندان در پيشرفت و موفقيت دانش آموزان بسيار مؤثر است ، اما اين كمك اگر به طور مستقيم باشد ، يعني والدين تكاليف فرزندان را به جاي آنها انجام دهند ، نه تنها عامل موفقيت نبوده بلكه باعث افت و شكست آنها نيز خواهد شد .

4- تعداد اعضاي خانواده :

امروز در كليه جوامع بشري افزايش جمعيت يكي از مشكلات اساسي مي باشد و ازدياد روز افزون آن جامعه را تهديد مي كند . و در نتيجه توجه اصلي پژوهشگران و
صاحب نظران علوم تربيتي و اجتماعي را به خود جلب كرده است .

ازدياد بي رويه جمعيت خانواده ها باعث مي شود كه كودكان به خوبي رشد نكنند و تربيت درستي بروي آنها انجام نگيرد .

جنوبي ( 1976 ) : خانواده هايي كه تعدادشان زياد است ، به مراتب ، احتمال به انحراف كشيدن كودكانشان بيشتر است .

نيكو كار ( 1372 ) (( گچساران )) : معدل درسي دانش آموزاني كه در خانواده هايي سه تا چهار نفري و يا كمتر زندگي مي كنند به مراتب بيشتر از دانش آموزاني است كه در خانواده هاي بيش از پنج نفر زندگي مي كنند .

بهرام زاده ( 1372 ) : ميزان بهره هوشي در ميان خانواده هاي كم جمعيت به مراتب بيش از بهره هوشي ديگران ( پرجمعيت ) است .

5- اشتغال كودكان :

يكي از عوامل خانوادگي كه همواره منشأ انحراف توجه كودك از تحصيل مي گردد جابجايي وظايف (( والدين و فرزندي )) است . از جمله اين جابجايي ها كه ارتباط قابل توجهي با افت تحصيلي دارد اشتغال كودكان و نوجوانان است . به اين ترتيب كه كودكان در سني به كار و اشتغال مي پردازند كه معمولا" از آنها انتظار مي رود در آن مقطع بيشتر به نقش هاي مورد انتظار از جمله تحصيل بپردازند .

عدم تأمين نيازهاي مالي خانواده و نياز به نيروي كار كودك از دلايل عمده اشتغال كودكان در سنين پايين است .

اشتغال دانش آموزان باعث تقليل انرژي جسمي و رواني آنان شده ، آمادگي جسمي و ذهني شان را براي يادگيري دروس كاهش مي هد . مسأله اشتغال كودكان و نقش آن در افت تحصيلي ( خصوصا" در درس رياضيات ) در خانواده هاي طبقه پايين اجتماعي - اقتصادي از اهميت خاصي برخوردار است . ( ليامي و همكاران ، 1373 )

6- ارتباط بين اوليا ومربيان :

از جمله عوامل مهم ديگر در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان وجود رابطه هماهنگي بين اوليا و معلمان و مربيان مدرسه است . هر ميزان كه پدران و مادران نسبت به مسئوليتهاي خود و نقش هاي خود در مقابل يكديگر كودكان ، اوليا ، معلمان ، مربيان و مديران مدارس نيز نسبت به نقش ها و مسوليتهاي خود در مقابل همديگر ، آگاهي بيشتري داشته باشند در كار خود عملا" موفق تر خواهند بود . به طور كلي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان قبل از هر چيز مستلزم برخورداري آنان از يك فضاي متعادل و هماهنگ در خانه و مدرسه است .

وظايف خانه و مدرسه نسبت به رشد و تربيت دانش آموزان متقابل و مكمل است . از يك طرف خانواده بايد نيازها و ضرورتهاي محيط مدرسه را به خوبي درك كند و كمك و همراه مدرسه باشد . و از سرف ديگر مدرسه بايد دعوت هاي مستمر از والدين و ارتباط دايم با آنان ، امكانات مدرسه و مهمتر از آن خود خانواده ها را براي ارائه آموزشهاي لازم به آنان بسيج كند . تحقيقات نشان مي دهد كه اگر خانواده در گير و علاقه مند به مسائل تحصيلي فرزندان خود  گردد ، كودكان نيز با ذوق و شوق بيشتري تحصيل خواهند كرد . ( بيابان گرد 1376 )

 

+ نوشته شده در  دوشنبه دهم بهمن ۱۳۸۴ساعت 6:43  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

مهمترين عوامل آموزشگاهي كه بر پيشرفت تحصيلي مخصوصا" در درس رياضيات مؤثرند ، عبارتنداز :

1- روابط معلم و دانش آموز

2- مهارت معلمان

3- شرايط آموزشي و امتحانات مطلوب تحصيلي

4- ارزشيابي

5- كتابهاي درسي و مواد آموزشگاهي

6- ناهماهنگي برنامه و روشها و روشهاي آموزشي

7- آماده كردن درس و نمره دادن

8- تقويم و ساعت آموزشي

9- فضاي كلاس و تسهيلات مدرسه

10 - انتظارات مدرسه از دانش آموزان

11- تعويض مكرر معلمان

12- دوري مدرسه (( فاصله خانه تا مدريه ))

 

1- روابط معلم و دانش آموز :

آموزش بدون ايجاد رابطه معنايي نخواهد داشت . اولين هدف معلم بايد برقرار كردن رابطه اي دوستانه و حمايت كننده با دانش آموزان باشد . بايد به ياد داشت كه هر گونه برخورد با دانش آموزان در تقويت يا تضعيف تصور آنه نسبت به معلم مؤثر است . بنابراين تلاش براي رابطه مثبت با دانش آموز بايد همه اوقات معلم و دانش آموزان را در بر بگيرد .

 

اجتناب از تنبيه شديد مكرر :

معلماني كه مايلند رابطه خوبي با دانش آموزان داشته باشند براي آموزش رفتار مناسب نبايد بر تنبيه متكي باشند . اغلب تنبيه ها با هدفي فراتر از خجالت دادن و ناراحت كردن دانش آموزان در نظر گرفته مي شوند . برخي از معلمان كه خود مايل به تنبيه دانش آموزان نيستند . از والدين كودك كي خواهند تا آنها را به دليل رفتار نامناسب در مدرسه ، تنبيه كنند كه در نتيجه رابطه معلم و والدين با دانش آموز دچار اغتشاش مي شود .

به جاي اينكه از والدين بخواهيم تا آنها را تنبيه كنند بهتر است كاري كنيم تا والدين با امر آموزش فرزند خود درگير شوند .

دوري كامل از راهبردهاي تنبيه شايد دشوار باشد . معلمان بايد چگونگي استفاده از روش هاي انضباطي و تنبيه هاي خفيف را بياموزند . در واقع تنبيه بايد بيشتر از آن كه واقعي باشد ، نمادي باشد . يكي از راههاي تنبيه خفيف استفاده از روش محروم كردن است .
به طور مثال وقتي دانش آموزي بامدادش به پشت شاگرد ديگر را كه در جلو او نشسته است مي زند ، معلم مي تواند آرام به او نزديك شود و مدادش را بگيرد و به او بگويد((مي تواني مدادت را در آخر وقت كلاس از من بگيري ))

 

1-1- اجتناب از شوخي :

منظور اين است كه نبايد با دانش آموزان بدرفتار از عبارات تمسخر آميز استفاده كرد .

 

2-1- پرهيز از پيش داوريهاي غير منصفانه :

اولين گام براي پرهيز از اينگونهموارد آن است كه معلم بايد صادقانه به آنچه باور دارد اعتراف كند ، زيرا اگر آنها را انكار كند نمي تواند دانش آموزان خود را از عواقب ناخوشايند آن دور دارد . پس از آن معلم بايد تلاش كند تا بين دانش آموزان خود تفاوت نگذارد . روابط خصوصي معلم با برخي از دانش آموزان بسيار زيان بار است . زيرا ديگر دانش آموزان را نوعي تبعيض مي شمارند .

معلمي كه به رياضي علاقه مند است با دانش آموزان علاقمند به رياضي ، بيشتر رابطه برقرار مي كند . حال آنكه معلم مسئوليت حرفه اي دارد و بايد با همه شاگردان رابطه داشته باشد .

 

3-1- ثبات داشتن و بخشنده بودن :

دانش آموزان معلمي مي خواهند كه رفتارشان پايدار و قابل پيش بيني باشد . معلمي كه يك روز رفتاري دوستانه و روز ديگر رفتاري غير دوستانه دارد ، موجب مي شود كه دانش آموزان از در ميان گذاشتن مشكلات خود با وي ترديد داشته باشند . حتي دانش آموزي كه در روز قبل مشكلي در كلاس ايجاد كرده اند بايد بتواند روز بعد به راحتي به سر كلاس بيايند .

 

4-1- اجتناب از روابط وابستگي زا :

معلماني كه به وضوح براي برقراري ارتباط مثبت با دانش آموزان خود تلاش مي كنند ، بايد مراقب باشند كه يكي از حادترين دشواريهاي وابستگي ، وابستگي بيش از حد و اندازه برخي از دانش آموزان به تأييد و تمجيد معلمان است .

يكي از راههايي كه مي توان به ميزان وابستگي دانش آموزان پي برد اين است كه آنها موفقيتهاي خود را به معلم اين دانش آموزان بر اين باورند كه علل موفقيت شان بيرون از خودشان است . معلم از طريق ارزش دادن به دانش آموزان به خاطر عملكرد هاي مطلوب
مي تواند آنها را در شناسايي عوامل اصلي موفقيت خود ياري كند . مثلا" دانش آموزي در جمع كسرها مهارت كسب كرده باشد ، معلم مي تواند به او بگويد : (( توجه خوب ديروز تو به درس در يادگيري و حاضر جوابي امروزت مؤثر بوده است . ))

همچنين دانش آموزي بايد بياموزد تا شكست هايشان را به عدم تلاش و نه عدم توانايي نسبت دهند . اگر دانش آموزي در امتحان شكست خورد ، نبايد شكست خود را انكار كند بلكه بايد آن را بپذيرد . اما لازم است آنرا از عدم تلاش خود بداند .

 

2- مهارت معلمان :

بطور كلي معلماني كه در نظر دانش آموزان سخت گيرترند ، معلماني كه توانايي برقراري سريع نظم را در كلاس درس دارا هستند ، معلماني كه به طور منظم از كارهاي خود ارزيابي مي كنند ، و به آنچه دانش آموز ياد گرفته ، در برابر همه آنچه بايد ياد مي گرفت ، به درستي واقفند . و به دانش آموزاني كه مطالب را در بار نخست ياد نگرفته اند ، فرصت فراگيري  مجدد را مي دهند ، در حرفه معلمي خود موفق ترند .

 

1-2- آگاهي از مهارتهاي آموزشي و اصول تربيتي :

معلم بايد از فنون و مهارتهاي آموزشي آگاهي داشته باشند و تنها ايمان و تعهد ايمان و تعهد ، كافي نيست . معلمي كه از اين فنون و اصول تعليم و تربيت و مسائل روانشناسي عمومي كودك اطلاعاتي ندارد ، ممكن است با اخلاص كامل و بانيت پاك ، ولي با يك برخورد حساب نشده و نسنجيده با شاگرد او را به سرنوشتاري تلخ دچار كند .

2-2- تسط بر درس :

اين نيز از وظايف و مهارتهاي معلم است . زيرا معلم نقش تعيين كننده اي در سرنوشت كودكان و شاگردان خود دارد و علاوه بر تأثيرات ايماني و اخلاقي كه بر روح و روان ايشان مي گذارد ، در بالا بردن توان علمي و شكل دادن به وضعيت فكري آنان نيز بسيار مؤثر است .

لازمه ايفاي اين نقش بسيار مهم ، بالا بودن توان علمي و تسلط كامل بر درس تااولا" ، مطالب آموخته شده به شاگردان صحيح باشد و ثانيا" هيچگونه ابهامي در مسائل و مطالب آن علم برايشان باقي نماند .

اگر معلم ، به صورت عميق بر رشته تعليمي خود تسلط نداشته باشد شاگردان نيز عميق نخواهند شد .معلم براي تسلط بر درس بايد در راه بالا بردن توان علمي خود بكوشد . توقف در يك حد از دانش و آگاهي براي معلم نقص بزرگي است . او بايد بازمان و پيشرفت علوم بر دانش خود بيفزايد .

 

3-2- دارا بودن طرح و برنامه درسي :

يك عامل مؤثر در ترغيب شاگردان به فعاليتهاي درس ، طرح و برنامه درسي معلم است ; طرحي كه در آن وقت كلاس تقسيم و تنظيم شده باشد ، تا به مسائل مختلف همچون پرسش از درسهاي گذشته بررسي نوشته ها و تكاليف شاگردان ، ارزيابي آنان به وسيله امتحانات ناگهاني و ........ رسيدگي شود .

خوب است معلم طرح خود را براي بچه ها در اولين جلسه مطرح كند كه اين امر موجب اهنميت دادن بيشتر آنان به ماده درسي خواهد شد .

 

4-2- ايجاد انگيزه درسي :

يك عامل مؤثر در بي رغبت بودن از شاگردان به درس رياضيات انگيزه نداشتن است كه معلم مي تواند با معرفي درس و شناساندن جايگاه آن درس در بين علوم ديگر و تأثير آن در زندگي ، اين انگيزه و هدف را ايجاد كند . اگر شاگردان هدف از يادگيري درس مورد نظر و فايده آن را بداند و بشناسند با رغبت بيشتري آن را دنبال مي كنند .

5-2- لازمه نظارت بر فعاليتهاي كلاس و خارج از كلاس دانش آموزان ارتباط مستمر با آنان است . در صورتي كه معلم ارتباطي احترام آميز و صميمي باشاگردان داشته باشد ، وي را بر امور درسي و غير درسي خود ناظر خواهد گرفت .

علاوه بر ارتباط روحي و معنوي با شاگردان ايجاد ارتباط بين محيط درس و خانه و اجتماع به وسيله تماس با والدين آنها در نظارت بهتر و دقيقتر معلم مؤثر است .

 

3- شرايط آموزشي و امكانات مطلوب تحصيلي :

عدم امكانات و تسهيلات مطلوب آموزشي يكي ديگر از عوامل افت تحصيلي دانش آموزان است . كمبود معلمان مجرب و توانا در انتقال مطالب و موضوعهاي درس به دانش آموزان ، وجود ضعف در روشهاي تدريس و تكيه بر محفوظات ، تراكم جمعيت در كلاس  ، فشردگي برنامه هاي درسي و كمك آموزشي ، دوري مدرسه از محل سكونت و دهها مسئله ديگر در مورد شرايط مطلوب آموزشي و امكانات و تسهيلات تحصيلي از عوامل قابل توجه در ايجاد و افت تحصيلي است .

 

4- ارزشيابي :

ارزشيابي يا امتحان به معلم اين امكان را مي دهد تا در حين آموزش يا بعد از پايان بخشي از كتاب دانش آموزان را ارزيابي كند متأسفانه دانش آموزان امتحان را به عنوان وسيله تهديد كننده يادگيري مي دانند كه منجر به اضطراب امتحان در دانش آموزان مي شود . عدم توجه به پاره اي اصول ارزشيابي ، منجر به روشهاي غلط ارزشيابي مي شود . كه اجراي اين روشها ، چيزي جز افت كمي و كيفي تحصيلي به دنبال ندارد .

اغلب سؤالات فرايند هاي عالي ذهن مانند درك و فهم ما به كار بستن ، تجزيه و تحليل ، تركيب و ارزشيابي را مورد سنجش قرار  نمي دهند . غالب معلمان در مدارس ابتدايي تنها به پرسش هاي آخر فصل و يا سؤالاتي را كه خود مطرح مي كنند بسنده مي كنند كه اين خود باعث حفظ طوطي وار تنها قسمتهايي از كتاب توسط دانش آموز مي شود .

5- كتابهاي درسي و مواد آموزشي :

هر جا كمبود كتاب و مواد آموزشي وجود دارد پيشرفت تحصيلي پايين تر است . در فيليپين وقتيتعداد كتاب درسي دوره ابتدايي از يك كتاب براي 10  دانش آموز به يك كتاب براي دو دانش آموز تغير يافت درصد قبولي دانش آموزان از 50 به 70 درصد طي يك سال تحصيلي افزايش پيدا كرد .

در مورد مواد آموزشي امكان دسترسي دانش آموزان به كتاب ها از طريق كتابخانه مدرسه نيز مطرح است ، مطالب فولر ( 1967 ) نشان مي دهد كه هر چه تعداد كتاب هايي كه در گوشه اتاقهاي درس قرار داده مي شود بيشتر باشد ميزان پيشرفت دانش آموزان در خواندن بيشتر خواهد بود .

 

6- ناهماهنگي برنامه ها و روشهاي آموزشي :

برنامه هاي درسي اگر با نظر كارشناسان و روانشناسان تربيتي تهيه و تنظيم شوند در مطالب به طور واضح خالي از ابهام باشد از عقب ماندگي احتمالي شاگردان جلوگيري خواهد كرد.روش هاي تدريس نيز بايد به تفاوت هاي فردي وشناخت كامل دانش آموزان به كار رود .

 

7- آماده كردن درس و نمره دادن :

دانش آموزان  معلماني كه براي آماده ساختن درس و همچنين نمره دادن تكاليف درسي و كار كلاس دانش آموزان وقت مي گذرانند نسبت به معلماني كه اين كار را انجام نمي دهند نتايج بهتري كسب مي كنند .

 

8- تقويم و ساعات آموزشي :

هر چه كشوري بتواند ساعات مفيد بيشتري را در مدرسه به دانش آموزان اختصاص دهد ، در صورتي كه متناسب با علائق و روند رشد دانش آموزان باشد ، توفيق و موفقيت بيشتري به دست خواهد آورد . تعداد روزهاي مفيد سال تحصيلي بين كشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است و تعداد ساعات آموزشي مي تواند بين 4000 تا 1000 ساعت در نوسان باشد . ( ماشيني 1370 )

تعطيلات سالانه آموزشي در بلغارستان 8 هفته  ، در گينه نو  9 هفته در فرانسه 16 هفته ، در ژاپن 17 هفته ، در اندونزي 20 هفته و در كويت حدود 18 هفته و در كشور خورمان ايران 20 هفته است . ( زارع ، 1374  ص 26 )

تكاليف درس نيز مورد اهميت اند . دانش آموزاني كه تكاليف درسي بيشتري انجام مي دهند در مقايسه با بقيه موفق ترند .

 

۹- فضاي كلاس و تسهيلات مدرسه :

دماي مناسب يكي از ضروريات يك كلاس درس است و در غير اين صورت مي تواند به عنوان يك متغير مزاحم مانع توجه دانش آموزان به معلم و درس شود . بنابراين يك كلاس درس بايد از دماي مناسب در فصول سال بهره مند باشد . اگر فضاي كلاس براي نشستن و راه رفتن مناسب نباشد ، همچنين اگر فضاي كلاس نور كافي نداشته باشد و يا تابلوي كلاس طوري نصب شده باشد كه همه به راحتي نتوانند از آن استفاده كنند منجر به افت آموزشي خواهد شد . در مورد نقش تراكم كلاس ( تعداد دانش آموزان كلاس ) مطالعات نشان مي هدهد كه در كلاس هاي كم تراكم ، موفقيت دانش آموزان بيشتر نيست ، مگر آنكه كلاس كمتر از 15 نفر باشد كه در اين صورت امكان آموزش انفرادي فراهم مي شود . همچنين مي توان اظهار داشت كه ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در كشورهاي صنعتي در كلاس هاي بيشتر از 45 نفر و در كشورهاي در حال توسعه  در كلاس هاي بيش از 55 نفر كاهش مي يابد . جالب توجه است كه در مقايسه تطبيقي انجام شده بين دانش آموزان پايه ينجم 15 كشور ، كره با تراكم 60  نفر در كلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در كلاس ، رتبه اول را به دست آورده اند . بنابراين آنچه در پيشرفت دانش آموزان نقش مهمي ايفا مي كند ، تراكم كلاس نيست بلكه چيزي است كه در كلاس اتفاق مي افتد . در مورد كلاس هاي با تراكم بيش از 60 دانش آموز هيچ مطالعه اي در دسترس نيست و به نظر مي رسد كه عدد 60 را بتوان به عنوان تراكم حداكثر به حساب آورد ، مشروط برآنكه اتاق درس به اندازه كافي باشد و معلم قبلا" با شيوه تدريس در اين گونه شرايط آشنا شده باشد . ( ماشيني ، 1370 )

 

10 - انتظارات مدرسه از دانش آموزان :

بخشي از شكستهاي تحصيلي درس رياضيات و دروي ديگر به ناسازگاري كودكان با توقعات و انتظارات مدرسه ارتباط دارد . در شكستهايي هم كه شخصيت دانش آموز منشأ اصلي نيست ، نقش علت معين را به خود مي گيرد . به بيان ديگر انتظارات مدرسه تاكنون نتوانسته است با برخي از شخصيتهاي كودكان سازگار شود . سازگاري مدرسه با شخصيتهاي كودكان يا نوجوانان بايد از را ملاقات دانش آموز و معلم و با برداشتن گامهايي از سوي طرفين به جانب ديگر ، صورت گيرد و در اين راه (( همسويي )) ابتكار عمل را در مدرسه در دست گيرد . ( لوگال ، ترجه شجاع ، 1374 ص 8 )

گاهي علت افت تحصيلي دانش آموز انتظار عدم موفقيت و پيش داوري هاي غلطي است كه معلم از دانش آموز دارد ، معلم در اولين برخورد با دانش آموزان خود سعي مي كند با پيش داوري هاي خود ، آينده تحصيلي آنها را پيش بيني كند .

مطالعات نشان داده است كه اين پيش داوريها بر ميزان پيشرفت و يا شكست درسي دانش آموزان مؤثر است . به اين صورت كه اگر يك دانش آموز را كه نمرات متوسطي از درس رياضيات دارد ، به يك معلم مصرفي كنيم و به او بگوئيم تيزهوشان است و نمرات درختاني خواهد آورد ، خود اين دادن نگرش در ارتباط و رابطه معلم با دانش آموز تأثير خواهد گذاشت و باعث پيشرفت درسي وي خواهد شد . نتيجه اينكه معلمان بايد از پيش داوري منفي در مورد يك فرد جدا بپرهيزند . زيرا خود اين پيش داوري شايد منجر به شكست او بيانجامد .  ( بيابانگرد ، 1378 ص 223 )

 

11- تعويض مكرر معلمان :

تعلويض مكرر معلمان در طول سال تحصيلي و ناتواني بعضي از دانش آموزان به منظور سازگاري با روش تدريس و خصوصيات معلم ممكن است بويژه در مقاطع ابتدايي منجر به افت تحصيلي شود .

 

۱۲- دوري راه مدرسه :

مسافت بسيار زياد بين خانه و مدرسه دانش آموزان و يا طولاني بودن ساعات آموزشي در طول روز باعث مي شود كه آنها خستگي بسيار زياد را روزانه تجربه نمايند و اين خستگي به مرور موجب بي علاقگي و دلزدگي آنها به درس و مدرسه مي شود . لذا توصيه مي شود كه حتي الامكان نزديكترين مدرسه براي تحصيل دانش آموزان انتخاب شود  كه برخي بزرگان امروزي گفته اند : نزديكترين مدرسه بهترين مدرسه براي دانش آموز .

با توجه به اينكه از ميان كليه عوامل آموزشگاهي فوق معلم بيشترين تأثير را در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و خصوصا" در درس رياضيات آنها ايفا مي نمايد . در اينجا به ذكر ويژگيهاي يك معلم خوب مي پردازيم :

 

صفات معلمان خوب :

1- برخورداري از سلامت جسماني : معلم بايد هم از سلامت جسماني و هم از سلامت رواني برخوردار باشد . تا قادر به ايفاي نقشهاي مختلف خود باشد .

2- توانايي در شناخت دانش آموزان و صميمي شدن با آنها .

3- توانايي در مشاركت دادن دانش آموزان در فرايند تصميم گيري : معلم خوب معلمي است كه با استفاده از شيوه هاي گوناگون و در موقعيتهاي مختلف دانش آموزان را فعالانه با مطالب آموزشي و موقعيتهاي يادگيري درگير نمايد .

4- توانايي در استفاده از شيوه هاي مناسب تدريس .

5- رعايت اصول ارائه مطالب به دانش آموزان : بايد با رعايت اصول و ترتيبي انجام شود تا يادگيري را سهل تر و پايدارتر كند به عنوان مثال : الگوي زير مناسب است ; مطلع كردن دانش آموز از اهداف آموزشي ، ايجاد انگيزه و جلب توجه يادگيرنده ، يادآوري مطالب قبلي مربوط به درس جديد ، ايجاد شرايط مناسب براي تدريس ، رعايت سلسله مراتب دروس از ساده به دشوار و هداست بحث در كلاس .

6- استفاده از وسايل و امكانات كمك آموزشي : در صورتي كه حواس مختلف انسان براي يادگيري استفاده شود ، مسلما" يادگيري راحت تر و عميق تر صورت مي گيرد .

7- ارزشيابي مستمر از دانش آموزان : معلمي موفق است كه همواره ميزان يادگيري دانش آمزوان را مورد ارزشيابي قرار دهد ، تا بتواند روشها و برخوردهاي خود را اصلاح كند .

8- انعطاف پذيري

9 - با ثبات بودن : رفتار معلم بايد داراي وضوح و روشني باشد ، زيرا قابل اعتماد و اتكا بودن معلم به قابل پيش بيني بودن رفتار او بستگي دارد .

10 - منطقي بودن

11- خلوص و يك رنگي و تبعيض نگذاشتن بين دانش آموزان .

12- بردباري و خلوص .

13- توانايي گوش دادن به گفتار دانش آموزان .

14- طرد نكردن دانش آموزان و القاب ندادن به آنها .

15- وارد نشدن به حريم شخصي دانش آموزان : بسياري از دانش آموزان از اينكه با اصرار  معلم ، مسائل شخصي خود و خانوادگي شان را افشا كنند ، دچار احساس ناراحتي و گناه مي شوند . از اين رو معلم در صورت تمايل دانش آموزان به شيوه محتاطانه اي بايد به دانش آموزان نزديك شود .

16- استفاده نكردن از تنبيه هاي لفظي

17- توانايي ايجاد روابط صميمانه با والدين

18- كاهش سطح ناكامي و بدرفتاري : معلم بايد در زماني كه دانش آموز دچار ناكامي در زمينه تحصيلي و يا ارتباطي مي وشد ، به او ياري رساند و از شدت هيجانات منفي و سوء رفتاري وي بكاهد .

19- امكان انتخاب و ابراز وجود به دانش آموزان

20 -تشويق دانش آموزان به برنامه ريزي و پذيرش مستوليت تحصيلي : معلم خوب معلمي است كه دانش آموزان را به برنامه ريزي ، براي انجام تكاليف و وظايف خود تشويق كند تا از اين طريق احساس كفايت و توانمندي در وي ايجاد شود .

21- برقراري نظم و انضباط در كلاس :

از جمله نشانه هاي معلم موفق اين است كه ، بتواند نظم و انضباطي منطقي را در كلاس حكفرما كند و صرفا" به ارائه درس توجه نداشته باشد . البته منظور ساكت و آرام بودن و گوش دادن به حرفهاي معلم نيست . زيرا جو كلاس بايد متنوع و دوست داشتني باشد به طوري كه هر دانش آموز احساس آرامش و دلبستگي به كلاس داشته باشد . 


+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۴ساعت 6:12  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

مهمترين عوامل فردي كه در پيشرفت تحصيلي ( افت تحصيلي) درس رياضيات دوره ابتدايي نقش دارند عبارتنداز :

1- داشتن هدف  2- عزت نفس 3- انگيزه 4- اضطراب 5- روش مطالعه 6- هوش
7- توجه  8- برنامه ريزي  9- جنسيت  10 - عوامل بدني  11- نارساخواني 
12- سازش نايافتگي رفتاري  13- شرايط عاطفي و رواني  14- غيبت از مدرسه

 

1- هدف :

 

يكي از عوامل پيشرفت تحصيلي يا افت تحصيلي ، داشتن هدف است .

داشتن هدف موجب مي شود كه دانش آموز براي رسيدن به آن برنامه ريزي نمايد و با جهت از قبل تعيين شده حركت كند . هدف ، جهت خاصي به موضوع هاي درس مي دهد و روش مطالعه و يادگيري را آسان تر مي كند .

وقتي كه دانش آموز هدفي براي خود انتخاب كند تمايل قلبي بيشتري براي درس خواندن و يادگيري خواهد داشت . و سطح نمرات درس رياضي او روز بروز بالاتر خواهد رفت .

اگر هدف بزرگ . يا دور از دسترس باشد به علت ترس از عدم شايستگي آن را انتخاب نمي كند ، بنابر اين هدف هاي بزرگ بايستي به اهداف كوچكتر تقسيم شود تا
دانش آموز به انتخاب آنها راغب شود .

 

2- عزت نفس :

 

عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن . اين حس از مجموع افكار احساس ها ، عواطف وتجربياتمان در طول زندگي ناشي ميشود . همه افراد نيازمند عزت نفس هستند .

دانش آموزي كه داراي عزت نفس است از ويژگي هاي زير برخوردار است :

الف- مستقل عمل مي كند .  ب- مسؤوليت پذير است  . ج - به پيشرفت هايش افتخارميكند .  د- به چالشهاي جديد مشتاقانه روي مي آورد .  هـ - دامنه وسيعي از هيجان ها و احساسات را نشان مي دهد .  م -  ناكامي را به خوبي تحمل ميكند .  س - احساس
 مي كند كه مي تواند ديگران را تحت تأثير قرار دهد .

 

 

 

3- انگيزه :

 

انگيزه حالت و شرايطي دروني است كه رفتار را تحريك مي كند و در جهت معيني سوق مي دهد و همچنين عبارت از حالات و شرايط دروني فيزيولوژيك و رواني فرداست كه اورا به فعاليت در جهت معيني يا براي رسيدن به هدف هاي خاصي وادار مي كنند .

معلمان گاهي اوقات با رفتارهاي خويش به شكل گيري ادراك كفايت در دانش آموزان ياري مي رسانند . براي مثال : دانش آموزي را در نظر بگيريد كه در درس رياضي ضعيف است معلم از او مي خواهد فقط به حل مسايل ساده رياضي بپردازد و يا به كمك دانش آموزان ديگري كه در آن درس قوي است به حس مسايل دشوار رياضي بپردازد .

در واقع به اين طريق معلم به او القا مي كند كه خود به تنهايي از عهده اين مهم بر
نمي آيد و همواره به كمك ديگران نيازمند است . پس از مدتي چنين دانش آموزي به طور كامل باور ميكند كه اين گونه است . و هرگز قادر نيست خود به تنهايي به حل مسايل رياضي بپردازد .

معلمان اغلب از دانش آموزان ضعيف انتظارات كمتري دارند و اين امر را به صورتهاي گوناگون خواسته و ناخواسته به آنها نشان مي دهند . براي مثال به آنها فرصت كمتري براي بحث كردن مي دهند يا آنها را در انتهاي كلاس مي نشانند .

انتظار هاي معلمان از دانش آموزان بر اساس پيش فرضها و غير منطقي است و يكي از راههايي كه براي رفع چنين امري توصيه مي شود اين است كه معلم اسامي دانش آموزان را روي كارتهايي بنويسد و قبل از هر پرسش كارتها را زير و رو كند و اسم هر كس در بالا قرار گرفت از او پرسش مربوطه را بپرسد . به اين ترتيب دانش آموزان مطمئن مي شوند كه تبعيض در ميانشان صورت نمي گيرد .

روشهاي ايجاد انگيزه رياضيات در دانش آموزان :

1- طرح مطالب درس به صورت پرسش هاي جالب

2- بايد تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نياز به وجود آيد .

3- وقتي دانش آموز در اثر شكست در درس تازه نگرش منفي پيدا كرد بايد به او كمك كرد  در درس تازه موفقيت كسب كند .

4- تجربه و تماس مستقيم با مطالب درس

5- هدف آموزش را در آغاز درس براي دانش آموزان بيان كنيم .

6- هدفها بايد روشن و معين و متناسب با توانايي دانش آموزان باشد .

7- اجراي نقش

8- از تشويق كلامي استفاده كنيم .

9- بايد شرايطي را فراهم كرد تا دانش آموزان موفقيت خود را احساس كنند .

10- تكاليف نبايد مشكل باشد و يكنواخت نباشد .

11- مشخص كردن نحوه انجام كار براي ياد گيرنده .

12- ياددادن آموختني ها به ديگران

13- تبادل نظر با دانش آموزان درباره مشكلات درس

14- تكاليفي كه به دانش آموزان مي دهيم جلسه بعد از آنها بخواهيم .

15- ازآزمونها ونمره هاوسيله اي به عنوان ايجاد انگيزه در دانش آموزان استفاده كنيم .

16- مطالب آموزشي را بايد از ساده به مشكل ارائه نمود .

17- دانش آموزان فعال باشند .

18- به وضع جسماني و وضع ظاهري كلاس توجه نمود .

19- كلاس درس را بايد از نظر ظاهري و رواني تبديل به محيطي امن و آرامش بخش نمود .

20- قدرداني از كار دانش آموز او را به  كوشش و دلبستگي بيشتري وادار خواهدكرد.

21- گوشزد نمودن موفقيت دانش آموزان در زمان حاضر او را به ادامه كار و فعاليت بيشتر وادار خواهد ساخت .

22- برقراري رابطه بين مطالب كتب درسي با واقعيت هاي زندگي .

23- روشن كردن انتظارات مربيان و والدين براي يادگيرنده .

24- انگيزش از راه سرمشق گيري .

25- تنوع بخشيدن از مقايسه اجتماعي دانش آموزان

26- تحريك حس كنجكاوي دانش آموزان

27- وقتي درس با تفريح و بازي همراه باشد دانش آموزان به آموختن آن علاقه بيشتري پيدا مي كنند .

 

 

4- اضطراب :

 

منظور از اضطراب نوعي حالات هيجاني ناخوشايند و مبهم است كه با پريشاني ، وحشت ، هراس ، تپش قلب ، تعرق ، سردرد ، بي قراري ، تكرار ادرار ، تشويش همراه است .

وجود اندكي اضطراب انسان به عنوان يك حالت عاطفي و هيجاني نه تنها طبيعي است ، بلكه فقدان كامل آن مي تواند مشكلاتي را پديد آورد .

يكي از دلايل اساسي افت تحصيلي ، تجديدي ، مردودي دانش آموزان در درس رياضيات اضطراب امتحان است كه در برخي از مطالعات سهمي در حدود 15  تا 30  درصد داشته است . دانش آموزي كه اضطراب امتحان دارد در هنگام امتحان به جاي آن كه وقت و تمركز خود را صرف

 

 پاسخ دادن به سؤالات امتحان كند با افكار نا مربوط و ناخوشايند كه در آن هنگام در مورد امتحان و پيامدهاي منفي آن گريبانگيرش شده كلنجار مي رود .

روشهاي پيشگيري از اضطراب امتحان :

1- ارزيابي واقع بينانه و بدون اغراق از امتحان

2- قرار ندادن اضطراب امتحان در مدار توجه

3- رفتارهاي سازنده مثل مشورت و تمرين

4- ايجاد شايستگي براي غلبه بر اضطراب امتحان از طريق حساسيت زدايي منظم

5- بر طرف كردن محركهاي نامطلوب كه در امتحان مزاحم دانش آموزان هستند .

6- خود رهنمون بودن

 

5- روش مطالعه :

 

يكي از دلايل افت تحصيلي برخي از دانش آموزان در درس رياضيات اين است كه شيوه مطالعه آنها برطبق روش و اصول صحيح نيست و نه اين كه لزوما" كم مطالعه مي كنند .

پيشنهادهاي هنگام مطالعه :

هنگام مطالعه دانش آموز بايد به موارد زير توجه داشته باشد .

1- هدف  2- اعتماد  3- برنامه ريزي  4- خونسردي   5- علاقه  6- تفكر و انديشه مثبت   7- احساس رضامندي   8- تمركز حواس   9- طبقه بندي مطالب   10 - فهميدن مطالب 1۱ - فعال بودن   12- فشار نياوردن به حافظه   13- اجتناب از مطالعه اجباري 14- استراحت مطلق پس از مطالعه علمي  15-فهميدن مطالب و خلاصه برداري  16- تكرار 17- تحرك و ورزش    18- مكان مطالعه    19- نور و حرارت مكان مطالعه   20 - زمان مطالعه

   21- مطالعه هنگام شب قبل از خواب و صبح زود    22- وضعيت بدن در هنگام مطالعه 23- يادداشت برداري و خلاصه نويسي    24- تندخواني     25- حداكثر استفاده از تجربيات     26- برقراري پيوند بين مطالب آموخته شده   27- تصوير سازي ذهني و تجسم عيني 
28- خط كشيدن زير عبارات مهم    29- بيان مطالب      30- دقت كافي براي مطالعه  
31- از بر خواندن    32- برگه نكته ها    33- استفاده از نقشه ها و تصاوير 
34- تقسيم مطالب  35- تمركز نيرو   36- تغذيه مناسب  ( غذا و اكسيژن  )  37- عدم استفاده از دخانيات 38- سلامت و آرامش ذهني و عاطفي

 

6- هوش :

 

هوش هر فرد را ميتوان به دو نوع هوش عمومي واختصاصي تقسيم كرد و هوش عمومي نوعي توانايي است كه در اغلب فعاليتهاي انسان خود را نشان مي دهد . هوش اختصاصي استعداد و توانايي خاصي است كه فرد در يك يا چند زمينه خاص دارد . اگر به نمرات دروس مختلف يك دانش آموز نگاه كنيم مي بينيم كه نوعي رابطه بين آنها وجود دارد ( هوش عمومي ) يعني اين طور نيست كه در يك درس بسيار قوي و در درس ديگر بسيار ضعيف باشد . از طرف ديگر ممكن است كمي تفاوت ديده شود . مثلا" در درس علوم بهتر از تاريخ باشد  ( هوش اختصاصي )

مطالعات مختلف نشان داده است كه درصد بسيار اندكي ( بين 10 تا 15 درصد ) از موارد افت تحصيلي علت ناتواني ذهني و عدم كشش فرد است . امروزه ديگر آن اهميّتي را كه در گذشته به هوش داده مي شد ، داده نمي شود و آن چه مهم است صفاتي چون تحمّل و بردباري پشتكار داشتن ،

 اعتماد به نفس داشتن و از شكست نهراسيدن است از بين دودانش آموز با بهره هوشي برابر فردي موفق تر خواهد بود كه تلاش بيشتري نموده و پشتكار زيادتري داشته باشد .

هم وراثت و هم محيط عوامل تعيين كننده مهمي در توانايي هوش هستند . وراثت دامنه يا حداقل و حداكثر هوش فرد را مشخص مي كند در حالي كه محيط تعيين مي كند فرد در كجاي اين دامنه است .

مثلا" وراثت تعيين مي كند كه بهره هوش يك شخص بين 80 تا 110 باشد حال اگر اين فرد در محيط غني و قوي و سرشار از محرك بزرگ شده باشد داراي بهره هوشي 110 خواهد بود . ( از آن بيشتر نخواهد بود )

و اگر در محيطي بسيار فقير هم بزرگ شده باشد داراي بهره هوشي 80 خواهد بود( كمتر از آن نخواهد بود )

اكثر ما متأسفانه به خاطر شرايط محيطي از آن حداقل دامنه بهره هوشي كه وراثت مشخص كرده است استفاده مي كنيم . ميزان رشد هوش در دوره كودكي و نوجواني بيشتر از هر زمان ديگر است اگر سن  17 سالگي را به عنوان سن ملاك در نظر بگيريم  50 درصد رشد هوشي افراد از بارداري تا چهار سالگي است  30 درصد بين 4 تا 8 سالگي است و 2۰ درصد از 8 تا 17 سالگي .  ( بلوم 1964 به نقل از بيابانگرد ، 1378 ص 60 )

 

 

پايداري هوش :

 

ساليان متمادي تصور مي شد كه ميزان هوش يك شخص در طول زندگي ثابت باقي مي ماند امااكنون مشخص شده است كه نمرات آزمونهاي هوش كه دركودكي به دست مي آيند .

 شاخص هاي معتبري از كاركرد هوش در نوجواني يا بزرگسالي نيستند  درجه پايداري كه زماني به عنوان مشخصه بهره هوشي ياد مي شد ديگر قابل پذيرش نيست . مثلا" آزمون كردن مجدد كودكان بين سنين 6  تا 18  سال تغيير 15 تا 20 واحد بهره هوشي را در بيش از نيمي از آزمونها نشان مي دهد .

نتايج مهم : اگر بهره هوش در سراسر زندگي ثابت است پس تعميم هاي سريعتري را مي توان درمورد توانايي يك شخص براي موفق شدن در مدرسه اتخاذ كرد با اين حال اگر بهره هوشي در طول زمان تغيير كند چنين قضاوت زود رسي ممكن است اشتباه باشد و منجر به رفتار نامناسب نوجوان شود ترس والدين از اين كه يك كودك نتواند از (( برچسب منفي )) كه بر اساس نمره يك آزمون واحد به او زده مي شود رهايي يابد بي دليل نيست .

براي مثال جرم دسك ( 1975 ) دريافت كه قضاوت معلمان از توانايي هاي دانش آموزان مي تواند دانش آموزان را از يك كلاس و پايه تحصيلي به كلاس و پايه تحصيلي ديگر انتقال دهد .

و از اين جهت براي كساني كه با نوجوانان كار مي كنند . بسيار مهم است كه از پيامدهاي منفي ثابت دانستن بهره هوشي آگاه باشند و از قضاوتها و رفتارهاي غير منصفانه اجتناب نمايند . ( به نقل از برك ، 1933 )

 

 

7 - توجه :

 

براي به خاطر سپردن هر مطلبي اولين شرط ، توجه به آن مطلب است . اگر دانش آموزاز هوش بالايي برخوردار باشدولي به موضوع توجه نكند نمي تواند آن را فرا گيرد . در واقع اشكال بسياري از افراد كه از ضعف حافظه گله مي كنند از ضعف توجه و تمركز است نه ضعف

حافظه . هر چه بيشتر به چيزي توجه كنيم از مجموعه حواس بيشتر استفاده شده درك و فهم و بازيابي آن از حافظه آسانتر خواهد بود . بين نگاه كردن و توجه كردن بايد تميز قائل شد . توجه عملي ارادي است در حالي كه نگاه كردن غير ارادي است . افرادي كه از ضعف حافظه گله دارند به محركها نگاه مي كنند نه توجه .

در كودكي دامنه توجه حدود 15 دقيقه بيشتر نيست و يك انسان بالغ تا حدود 90 دقيقه مي تواند  بدون خستگي به موضوع توجه كند .

براي افزايش و جلب توجه و تمركز دانش آموزان اوليا و مربيان مي توانند از روشهاي زير استفاده كنند :

1- استفاده از تصاوير : تصاوير بيش از كلمات جلب توجه مي كنند و تصاوير آدمي و حيوانات بيش از تصاوير اشياء ( و تصاوير حيوانات آشنا بيش از حيوانات ناآشنا ) مورد توجه قرار مي گيرند . لذا در تدريس درسهايي مانند رياضي مي توان به جاي تصوير اشياء بي جان از مانند مواد ، چوب كبريت ، خوشه گندم و ............... از تصوير موجودات جاندار و حتي خود آنها استفاده كرد .

2- استفاده از محركهاي شنيداري : اگر آموزش با آهنگ (( سرود )) و ريتم((ضرب )) همراه شود بيشتر جلب توجه مي كند . چنانچه فعاليتهاي فوق با حركت ، يا كوبيدن ، دست زدن  و ......... همراه شود در جلب و نگهداري توجه تأثير خواهد داشت .

3- استفاده از رنگ : رنگهاي قرمز و آبي توجه بيشتري را به خود جلب مي كنند . هنگامي كه از تعداد زيادي از كلمات به يك رنگ معيني مثلا" سياه روي كاغذ سفيد يا با گچ سفيد روي تخته سياه نوشته شده انددر آنها نوعي تشابه و عدم تفاوت وجود دارد . كه به جلب توجه كمك نمي كند . ولي اگر اين متن واژه جديد يا عدد تازه را با رنگ متفاوت ( قرمز ) بنويسيم به علت تفاوت جلب توجه مي كند .

 

4- استفاده از اندازه : حروف درشت تر در متن بيشتر از حروف ريز جلب توجه مي كنند.

5- استفاده از تكرار : تكرار يكي از عوامل مؤثر در جلب توجه است ، البته اگر تكرار بيش از حد ادامه يابد باعث كم شدن توجه مي شود . تكرار نبايد يكنواخت باشد ، تكرار بايد همراه با تغيير و تازگي باشد .

6- استفاده از تازگي : مي توان يك مطلب را كه لزوما" تكرار مي شود هر بار با استفاده از روش جديد ، وسايل جديد و يا زمينه اي تازه مطرح ساخت .

7- در هنگام تدريس به همه دانش آموزان نگاه كنيد . و از طريق ارتباط كلامي سؤال و جواب كردن توجه آنها را به مواد درسي جلب نمايند .

8- ابتدا زمينه سازي نموده توجه دانش آموزان را جلب نمائيد . آنگاه تدريس خود را شروع كنيد .

9- دانش آموزان حواس پرت را در جلو كلاس بنشانيد تا از طريق ارتباط كلامي و غير كلامي بيشتر با آنها كمتر حواسشان پرت شود .

10 - خبرهاي ناراحت كننده را هميشه (( پايان ساعت كلاس به اطلاع دانش آموزان برسانيد . ))

11- براي شروع كار جديد اجازه دهيم تا دانش آموزان كار قبلي خود را به پايان برسانند .

 12- از روشهاي ايجاد انگيزه استفاده كنيم .

 

 

8- برنامه ريزي :

 

يكي از دلايل نداشتن برنامه است . اگر دانش آموزان 24 ساعت شبانه روز خود را بر اساس برنامه اي تنظيم كنند داراي فوايد بسياري خواهد بود يادآوري چند نكته در اين مورد مفيد است :

 1- معلمان و اولياي گرامي براي دانش آموزان برنامه ريزي نكنند . بلكه اجازه دهند كه خود دانش آموز اين كار را انجام دهد . و آنها وي را در انجام اين كار راهنمايي و ياري نمايند چون اگر خود دانش آموز برنامه ريزي كند . ضمانت اجرايي آن بالاتر خواهد بود .

2- مراد از برنامه ريزي ، پيوسته درس خواندن نيست بلكه مراد اين است كه اگر دانش آموز مي خواهد تلويزيون هم تماشا كند يا پارك برود آن را هم طبق برنامه انجام دهد .

3- چنانچه دانش آموزي در مواردي نتوانست به برنامه طراحي شده عمل كند او را مورد پرخاش قرار ندهيد و با ذكر موارد عمل شده او ، او را به دقت بيشتر ترغيب نمائيد .

4- در ابتدا نياز است كه دانش آموز را جهت عمل كردن به برنامه طراحي شده تشويق نمود . ولي به تدريج از تشويق خود بكاهيم تا اين كار را با ايجاد انگيزه دروني انجام دهد .

5- بالاخره توجه به تفاوتهاي فردي و شرايط زندگي افراد در برنامه ريزي درسي بسيار مهم است . ( فضاي فيزيكي خانواده ها ، سر و صداي زياد و .......... )

 

9- جنس :

 

طباطبايي يزدي ( 1366 ) در مطالعه خود دريافته است كه دختران در علم ادبي و پسران در علوم رياضي و فني توانايي بهتري دارند . هم چنين طبق گزارشهاي وزارت
آموزش و پرورش ميزان مردودي پسران بيشتر از دختران است .

10- عوامل جسماني :

 

بيماريهاي جسمي ، نقص در رشد و تكامل بدن واز همه مهم تر مغز و بعضي از غدد مترشحه داخلي تأثير مهمي در رشد ذهني افراد دارد . بيماريهايي مانند گواتر ، صرع ، تومورهاي مغزي و ........ مي توانند  بر پيشرفت تحصيلي اثر بگذارند . نقص هاي بدني بيشتر آنهايي هستند كه با بينايي ، شنوايي و گويايي سر و كار دارند .

خوشبختانه نقص هاي بينايي با مراجعه به پزشك رفع مي شود . اما نابينايان در كلاسهاي ويژه و به وسيله خط بريل آموزش مي بينند . كودكان ناشنوا به ويژه در درس قرائت و آموختن زبان خارجي عقب ماندگي پيدا مي كنند . اغلب اين مشكل را مي توان با سمعك درمان كرد . بهتر است دانش آموزان كم شنوا را نزديك معلم قرار داد تا سخنان او را بهتر درك كنند و صورت و دهان معلم را هرچه بهتر ببيند .

 

11- نارسا خواني :

 

ديسلسكي يا نارساخواني يكي ديگر از ناتوانايي هاي عضوي و بدني براي يادگيري به شمار مي آيد كه با افت تحصيلي در رابطه است . اين دانش آموزان از بهره هوشي طبيعي برخوردارند . ولي پيشرفت آنها پايين تر از سطح مورد انتظار است . واژه ها را به خوبي مي شناسند و در مكالمه به كار مي برند اما خواندن آنها برايشان دشوار است . دانش آموز داراي  نارساخواني بينايي
نمي تواند حروف نوشته را به صورت مربوط به خود تبديل كند مانند اين كه عدد ( 3 ) را ( 2 )
ببيند و بخواند يا حرف ( ل ) را ( ن ) ببيند و بخواند يا ( الف ) را ( انف ) و ( ش ) را ( س ) تلفـظ كند . كسانـي كه گرفتـار نارسـاخواني شنوايي هستند ، نمي توانند

 صداي حروف را به درستي تشخيص دهند . بنابراين بهتر است هم واژها را بشنوند و هم نوشته ها يشان را ببيند .

 

12- سازش نايافتگي رفتاري :

 

ناسازگاري رفتاري همچون پرخاشگري ، بيش فعالي ، بي قراري ، تفاهم ، كم رويي شديد ، انزواطلبي ، در خود فروماندگي ، بي توجهي از آفت هاي رشد مطلوب شخصيت و از عوامل مؤثر در افت تحصيلي است .

 

13- شرايط عاطفي و رواني :

 

شرايط عاطفي و رواني را مي توان به عنوان اصلي ترين عامل پيشرفت يا افت تحصيلي دانست . بسياري از دانش آموزان با اينكه از بهره هوشي بالاتر از متوسط و ظرفيت يادگيري قابل ملاحظه اي برخوردارند اما صرفا" به دلايلي از قبيل فقر عاطفي ، انگيزه ناكافي ، عدم پشتكار ، فقدان اعتماد به نفس ، عدم كفايت در ابراز وجود ، كمي احساس خود ارزشمندي ، كم رويي ،
نداشتن نگرشي مثبت و قوي براي زندگي و تعارض رواني و غيره دچار بي اشتهايي تحصيلي شده نمي توانند پيشرفت تحصيلي مطلوب داشته باشند . اين بچه ها نيازمند تقويت اعتماد به نفس ، بالا بردن انگيزه و شناخت درماني هستند .

 

14- غيبت از مدرسه :

 

غيبت از مدرسه باعث مي شود اولا" دانش آموز از توضيح بسياري از دروس محروم شود و نتواند به صورت خودخوان نيز آنها را جبران كند . و ثانيا" باعث مي شود تا معلم به تدريج نگرش منفي و نامطلوب نسبت به دانش آموز پيدا كند . كه خود اين نگرش مي تواند باعث افت تحصيلي دانش آموز گردد .

 

 

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سیزدهم دی ۱۳۸۴ساعت 4:13  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

چرا بعضي از كودكان در رياضيات مردود مي شوند ؟ اين سؤال كه اغلب مطرح هست ، تقريبا" يك سؤال منفي و غير قابل قبول است .

اگر بدانيم كه چگونه كودكان در رياضيات موفق شده اند  آنگاه بايد بدانيم كه در تمرين ها و تجربيات آن دسته از كودكاني كه مردود شده اند چه چيزي كم بوده است ؟

معهذا چون اين پرسش آزار دهنده اغلب مطرح هست ما سعي مي كنيم در اينجا تحت عنوان مفاهيم زير به آن پاسخ دهيم :

                     نرخ يادگيري . درك و گرايش

 

نرخ يادگيري :

 

اگر كسي كوركورانه به پياژه معتقد باشد ممكن است بگويد چون توسعه شناخت در كودكان همانند رشد بدني آنها ، با نرخ ثابت و از پيش تعيين شده اي انجام مي گيرد ، هيچ نوع يادگيري بر آن اثر ندارد و لذا نمي توانيم چيزي به او بياموزيم . كسي كه به همان صورت از برونر پيروي مي كند ممكن است بگويد كه مي توانيم هرچيزي را به كسي بياموزيم .

 حقيقت ، بين اين دو مطلب واقع است . آنچه كه حتي بيشتر واقعي است ، اين است كه حقيقت هيچوقت براي كودك يكسان نيست . در اينجاست كه تلاش بي وقفه انسانها براي آموزش رياضي به كودكان چهره مي نماياند .

كودكان نه تنها به شيوه مختلف مي آموزند بلكه با نرخهاي مختلف ياد مي گيرند . تحقيقات نشان مي دهند كه مي توانيم انتظار داشته باشيم كه توانايي يك كودك 7 ساله براي يادگيري رياضيات بين توانايي يك كودك 5 ساله با استعداد متوسط و يك كودك 11 ساله با استعداد متوسط  متغير است .به همين نحو مي توانيم انتظار داشته باشيم كه توانايي يك كودك 11 ساله بين توانايي يك كودك متوسط 7 ساله و يك كودك متوسط 15 ساله ، متغير باشد . اگر از يك كودك 11 ساله بخواهيم كه عملي را مشابه يك كودك متوسط 11 ساله انجام دهد ، در حاليكه استعداد دانش او در سطح پايين تري است ، او گيج خواهد شد . او ممكن است در يك حالت (( سرخوردگي و دستپاچگي )) به قواعد متوسل شود . نه به درك و استدلال .

 

       درك :

 

درك يك روند پيوسته است . شما در سراسر زندگي خود پيوسته مفاهيم خود را وسيعتر و يا محدودتر مي سازيد و لذا درك خود را از جهان افزايش مي دهيد .

( شايد با خواندن اين گزارش و تحقيق درك شما از رياضيات توسعه پيدا كند )

درك كودكان از رياضيات پيش رونده است . نمي توانيم انتظار داشته باشيم كه بگوئيم ويا بدانيم كودكان دقيقا" در چه مرحله اي هستند . به طور مثال كودكي كه درك كرده است( 28 ) به معني بيست و ( 8 ) تا بيشتر است . شايد نتواند بفهمد كه ( 68 ) به معني شصت و ( 8 ) تا بيشتر است .

اگر نتواند ، بايد تمرين بيشتر روي دهها و يكها انجام دهد . و سپس به مفاهيم جديدتر رياضيات روي  آورد و براي كسي كه بخواهد به اين كودك كمك كند چندان ساده نخواهد بود .

 

گرايش :

 

تحقيقات نشان داده است كه گرايش كودكان نسبت به رياضيات ظاهرا" در سن 11 سالگي انسجام مي يابد . افراد بالغي كه ميگويند من از رياضيات خوشم نمي آيد احتمالا" در سن 11 سالگي به اين عقيده رسيده اند . اگر شما چيزي را دوست نداريد ، از آن اجتناب مي كنيد يا شايد هم بترسيد . اصطلاحا" مي گويند آن را (( بايكوت )) كرده ايد .

+ نوشته شده در  سه شنبه سیزدهم دی ۱۳۸۴ساعت 4:12  توسط محمد حسين مسلمان | 


احساس و عاطفه در آموزش رياضيات، موضوعي بسيار گسترده است و مي تواند عواملي از قبيل اضطراب، رياضي هراسي، لذت از رياضيات، اعتماد به نفس در يادگيري رياضيات، علت هاي ادراك شده در مورد موفقيت و شكست در رياضيات و باورهاي فرد درباره موجوديت داشتن يك ذهن رياضي را دربرگيرد. تحقيقاتي كه در مورد جنبه عاطفي رياضيات صورت گرفته است، توجه خود را به اين كه چگونه نگرش ها و باورها شكل مي گيرند و چرا اين عواطف بر موفقيت در تحليل رياضيات اثر مي گذارند، معطوف داشته اند. براي مثال، آيا ناراحت شدن، هنگام حل يك مسئله رياضي، بر احتمال يافتن پاسخ صحيح اثر مي گذارد؟ چگونه آگاه شدن از اين موضوع كه رياضيات براي مشاغل مفيد است، بر انگيزه يادگيري اثر مي گذارد؟ پژوهش هايي كه در بعد عاطفي آموزش رياضيات انجام پذيرفته، شامل مطالعات مربوط به تفاوت هاي جنسي در متغيرهاي عاطفي، مطالعات مربوط به عوامل عاطفي و موفقيت تحصيلي و توجيهات شناختي عاطفي است. تحقيقات انجام شده تفاوت هاي جنسي در يادگيري رياضيات را مشخص كرده است. معمولا موفقيت پسران در رياضيات، بيشتر از دختران است. اين تفاوت ها به جنبه هاي عاطفي مربوط مي شوند و در اين ميان، اعتماد به نفس نقش موثري را ايفا مي كند. معلوم شده كه پسراني كه در رياضيات موفق اند آن را بيش از دختران مفيد مي دانند. شيوه نسبت دادن نيز يك عامل عاطفي است كه بين پسران و دختران متفاوت است. به طور كلي، پسران با احتمال بيشتري در مقايسه با دختران موفقيت خود را به توانايي خود و شكست خود را به فقدان كوشش، نسبت مي دهند. دختران موفقيت خود را ناشي از كوشش و كمك گرفتن از ديگران مي دانند. نتايج تحقيقات نشان داده است كه دانش آموزان معتقدند رياضيات براي پسران بيش از دختران مفيد است. افزون بر انواع اصطلاحاتي كه در حيطه عاطفي گفته شد ذكر اين نكته كه واكنش هاي افراد نسبت به رياضي در موضوعات مختلف رياضي با يكديگر متفاوت است، اهميت دارد. در سن حدود 10 سالگي كودكان به تدريج با مجموعه اي از موضوعات رياضي مواجه مي شوند كه برخي از آنها را دوست دارند و به برخي ديگر علاقه نشان نمي دهند، براي نمونه، ممكن است يك دانش آموز به حل مسائل چهار عمل اصلي علاقه داشته باشد، اما به موضوعي مثل هندسه علاقه نشان ندهد.

+ نوشته شده در  دوشنبه دوازدهم دی ۱۳۸۴ساعت 13:43  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

1- تعريف رياضيات : رياضيات زباني است كه در تعريف دقيق اصطلاحات و نمادها به كارمي رودومارادربرقراري ارتباطات علمي وساير ارتباطات در زندگي روزمره توانا مي كند .

2- افت تحصيلي :

تعريف اول : عبارت است از عدم موفقيت در تحصيل و وقوع ترك تحصيل يا ترك تحصيل زودرس ، تكرار پايه تحصيلي و مردودي در نظام آموزش وپرورش ، و ترك يك دوره تحصيلي قبل از اتمام آن

تعريف دوم : منظور از افت تحصيلي كاهش عملكرد تحصيلي و درس دانش آموزان از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب است . پس مقايسه و سنجش سطح عملكرد تحصيلي قبلي و فعلي دانش آموزان بهترين شاخص افت تحصيلي است .

3- عوامل آموزشي : عبارت است از شرايط حاكم و موجود در خانواده از جمله پايين بودن طبقه اجتماعي ، ناسازگاري هاي خانوادگي ، افزوني تعداد افراد خانواده ، ميزان تحصيلات والدين ، ميزان برخورداري از محبت اوليا ، نحوه برخورد اوليا با دانش آموزاني كه دچار افت تحصيلي مي باشند .

4- عوامل اجتماعي : عبارتست از ميزان ارزش گذاري جامعه به امر تعليم و تربيت و اهميت دادن به آن و ارج نهادن به مقام مربيان ، محل زندگي كودك ، ميزان تشويق ، ميزان امكانات تفريحي و فرهنگي ، چگونگي گذران اوقات فراغت و ارزش اجتماعي والدين .

5- عوامل آموزشگاهي  : عبارتست از شكل و ساخت ظاهري مدرسه ، افزوني دانش آموزان ، مهارت معلمان ، طرز برخورد مسئولين و دست اندر كاران تعليم و تربيت .

 

+ نوشته شده در  شنبه دهم دی ۱۳۸۴ساعت 18:4  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

قرنها رياضيات در آموزش به عنوان والاترين درس براي تربيت قدرت استدلال ، تلقي مي شد . متعارفترين پاسخ مردمي به اين پرسش كه چرا اين درس ( رياضيات  ) در مدرسه هست

 اين بود . و اغلب هنوز هم هست كه درس رياضيات به شما فكر كردن مي آموزد . همچنان كه آن اسپانيايي سده شانزدهم ، ويوس گفت : ( رياضيات درسي است براي نمايش قدرت ذهني . ) ورود به مدرسه نقطه آغاز يك حركت طولاني است در بين راه عواملي باعث كند شدن حركت دانش آموزان مي شود . يا آنها را از مسير خارج مي كند و در نتيجه آنطور كه برنامه ريزان آموزشي ، خانوادها و خود دانش آموزان انتظار دارند ، نمي توانند در مدت زمان تعيين شده دوره هاي تحصيلي را با موفقيت پشت سر گذارند . از جمله اين عوامل مشكلات اقتصادي خانواده ها نا متوازن بودن محتوا و حجم كتب درسي با توان دانش آموزان ، نارسا بودن روشهاي تدريس معلمين و... مي تواند باشد .

گسترش روز افزون تعداد دانش آموزان كه افزايش بودجه وزارت آموزش و پرورش را به همراه دارد و فشار هاي ناشي از آن بر دولت ، باعث شده است كه اين موضوع از نظر اقتصادي نيز حائز اهميت باشد و آثار ناگواري نيز در حيات فردي و اجتماعي برجاي  گذارد و نابساماني هاي اجتماعي فراواني را نيز به وجود آورد .

يكي از آفتهاي نظام آموزشي در سراسر جهان و در كشور ما درمقطع ابتدايي افت تحصيلي است كه در اين ميان افت در درس رياضيات بيشتر از همه جلوه مينمايد .

بطور كلي شكست و افت تحصيلي ( مردودي ) عوامل و علل فراواني دارد كه يكي از اين عوامل افت دردرس رياضيات مي باشدكه اكثردانش آموزان در مقطع ابتدايي در كليه پايه ها خصوصا" در پايه هاي سوم ، چهارم و پنجم با آن روبرو هستند . كه افت در اين درس گاهي از مواقع باعث دلسردي و حتي ترك تحصيل و مردودي دانش آموزان مي گردد . از آنجا كه آموزش ابتدايي زمينه ساز تداوم هرگونه پيشرفت و ترقي بوده و در آن ميان درس رياضيات از اهميت حياتي ( خاص ) برخوردار است به همين جهت ، ما در حد توان خود به بررسي و مطالعه و گزارش علل افت تحصيلي در درس رياضيات دوره ابتدايي مي پردازيم .

اولين قدم در جهت اين راستا اين است كه بيماري مزمن و بي مورد ترس از اعداد رياضي را كه دامن گير خيلي از فراگيران است از بين ببريم . چه بسا فراگيراني كه روش هاي خشك و بي روح ومحاسبه اي تدريس رياضي با روحيه آنان سازگار نبوده و مجبور به ترك مدرسه و كلاس مي شوند .

اگر معتقد باشيم كه بيشتر معلمان مدارس ابتدايي به مسئوليت خويش در پايه ريزي يك پايه منطقي در رياضيات كودكان تحت تعليم خود واقفند ، آنها بايد از هر نوع راهنمايي در انجام وظيفه استقبال نمايند .

بنابراين آموزش رياضيات بر اين ضرورت تأكيد دارد كه كودكان ساختار رياضي را فراگيرند  نه اينكه صرفا" در محاسبات روزمره مهارت پيدا نمايند . زيرا بدون درك ساخت رياضي و تكنيك محاسبات مربوطه نمي توان در حل مسائل واقعي پيشرفت زيادي كرد .

وقتي كه كودك رياضيات را مي آموزد لازم است كه با اشياء واقعي مورد علاقه خود بازي كند و آنها را مورد كنكاش قرار دهد . در اين تحقيق راههاي مناسبي پيشنهاد مي كنيم تا همراه با فعاليت هاي مناسب با آن راهها پايه با اهميت توسعه رياضيات دركودكان را گام به گام تقويت كنيم .   ان شاء ا...

 

+ نوشته شده در  شنبه دهم دی ۱۳۸۴ساعت 17:27  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

جایگاه ویژه ریاضیات در برنامه درسی

يك دليل اصلي ماندگاري جايگاه ويژه اي كه رياضيات در برنامه درسي مدرسه حائز اهميت است استفاده از آن در دو قرن گذشته به عنوان يك ابزار غربال يا صافي براي ورود به بسياري از مشاغل است .

  رياضيات چيست ؟

     رياضيات چيزي بيش از محاسبه صرف نيست . رياضيات مطالعه الگوهاو ارتباطات است . كودكان بايد دريابند كه چگونه برخي از انديشه ها تكرار مي شوند و از ارتباط ميان مفاهيم متفاوت رياضيات آگاه شوند . اين فكر باعث مي شود كه كودكان تمام دوران تحصيلات را مانند دانه هاي زنجير به هم مرتبط ببينند و درك كنند كه هر بحث چون ريسماني درهم تافته ، به مباحث ديگري وابسته است كه در يادگيري آن مبحث خاص موثر است .

رياضيات يك شيوه تفكّر است . رياضيات ما را به داشتن راهبردي در سازماندهي و تجزيه و تركيب داده ها آنهم نه منحصرا" در محاسبات ، مجهّز مي كند . رياضيات هنري است كه با نظم و سازگاري دروني توصيف مي شود . اكثر كودكان رياضيات را مجموعه درهمي از حقايق و مهارتهاي مجزا مي دانند ، كه بايد حفظ شوند .

رياضيات يك ابزار است و اين همان چيزي است كه رياضي دانان و حتي مردم عادي در زندگي روزمره به كار مي برند .

رياضيات زباني است كه در تعريف دقيق اصطلاحات و نمادها به كار مي رود و ما را در برقراري ارتباط علمي و ساير ارتباطات در زندگي روزمره توانا مي كند .

 

+ نوشته شده در  شنبه دهم دی ۱۳۸۴ساعت 17:22  توسط محمد حسين مسلمان | 

 

شايد بسياري از مردم و حتي آموزگاران فكر كنند كه رياضيات هنر محاسبه است و رياضي دانان بايد همه عمر خود را صرف ساختن محاسبات پيچيده رياضي كند . چنين عقيده اي به حقيقت نزديك نيست . كار رياضي دانان استدلال است نه محاسبه .

در حقيقت ما در آموزش مفاهيم مربوط به رياضي در پي محاسبه كردن نيستيم بلكه پرورش تفكر منطقي در فراگيران يكي از اهداف مهم مي باشد . هدف اصلي اين مجموعه گسترش دادن و علاقه به رياضيات و ايجاد انگيزه مي نمايد .

گروهي تعداد ساعات رياضي را با كم كردن ساير دروس افزايش مي دهند و حال آنكه تجربه بنحوي نشان داده است كه اين امر به تنهايي در بالا بردن سطح معلومات شاگرد كافي نيست و لذا استفاده از ساعات ورزش ، كاردستي .......... براي جبران عقب افتادگي بچه ها  در درس رياضي خطائي است فاحش راه حل عاقلانه و عملي اين مشكل آن است كه بجاي كميت ساعات رياضي به كيفيت تدريس توجه شود ، يعني با رعايت مراحل رشد ذهني كودك و در نظر گرفتن امكانات او از نظر يادگيري در هر يك از اين مراحل ويژه عرضه كردن مطالب رياضي تجديد نظر كند .

روشهاي رياضي در تمام زندگي ما نفوذ كرده است . رياضيات امروزي ، تنها زمينه اي براي محاسبه نيست . بلكه به صورت سلاحي نيرومند است كه براي تحقيق درآمده و بارها و بارها براي تجربه پيشي گرفته است . با وجود اين ، جوانان جست و جوگر امروزي ، حداكثر با چنان سطحي از پيشرفت رياضيات سروكار دارند كه در بهترين شرايط ، مربوط به صد سال پيش است . و همين جوانان ، فردا بايد بتوانند دانشهاي طبيعي ، صنعت و اقتصاد را تكامل دهند . همين جوانان امروزي اند كه بايد رازهاي انديشه را بگشايند ، به فضاي دور دست كيهاني راه يابند ، روندهاي صنعتي را ادامه دهند و روشهاي موثري براي تشخيص بيماريها و درمان آنها پيدا كنند .

 

+ نوشته شده در  شنبه دهم دی ۱۳۸۴ساعت 17:10  توسط محمد حسين مسلمان | 
 
صفحه نخست
پست الکترونیک
آرشیو
درباره وبلاگ

در این وبلاگ سعی شده که درباره ی علل موثر در افت تحصیلی درس ریاضی دوره ابتدایی و راههای پیشگیری از آن توضیحات لازم داده شود . (((( خواهشمندیم که با ارائه نظرات گرانقدر خود ما را در این امر مهم راهنمایی فرمایید . )))) با تشکر فراوان

ضمنا استفاده از این مطالب با ذکر منبع مجاز است .


پیوندهای روزانه
معاون آموزشی
نکات آموزشی دبستانی
شعرهاي پيش دبستاني
آموزشی و تربیتی
آموزش نوین
آرشیو پیوندهای روزانه
نوشته های پیشین
هفته اوّل خرداد ۱۳۸۶
هفته اوّل اردیبهشت ۱۳۸۶
هفته چهارم مهر ۱۳۸۵
هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۵
هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۵
هفته اوّل اردیبهشت ۱۳۸۵
هفته چهارم اسفند ۱۳۸۴
هفته دوم اسفند ۱۳۸۴
هفته چهارم بهمن ۱۳۸۴
هفته سوم بهمن ۱۳۸۴
هفته دوم بهمن ۱۳۸۴
هفته چهارم دی ۱۳۸۴
هفته دوم دی ۱۳۸۴
 

 RSS

POWERED BY
BLOGFA.COM

طراح قالب
دیجیتال کیوان

............آواي آشنا............
Free Site Counter
Free Site Counter


www.irLearn.com